سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ سیاسی فرهنگی پاتک

تو دیگر سابقه داری طلبه سیرجانی !!

    نظر

تو دیگر سابقه دار شدی طلبه سیرجانی ، تازگی ها به خودت در آینه نگاه انداخته ای ؟ موهایت جو گندمی شده و صورتت بر افروخته تر از همیشه . آری ، هر چه به لحظه شهادت نزدیک شویم صورت ها باید بر افروخته تر شود . این رسمی است از رسول کربلا و کربلا شهری است در منتهی الیه کوفه !

از یاورانت دیگر هیچ کس نمانده . خودت هستی و خودت . درست مثل روز اولی که از سیرجان خارج شدی . نمی دانم شاید برای ما ؛ خارجی شدی !

از بس که می شنوم تو را می گیرند دلم خون می شود . به خودت رحم نمی کنی به دل ما رحم کن . به خودت رحم نمی کنی به خانواده ات رحم کن .

بگذار اصحاب فتنه بخورند ؛ بگذار تاجران فتنه ببرند . بگذار کوفه و شام دست به دست هم دهند تا عدالت ذبح شود .

بگذار بغض فروخورده هایمان را گلوها نگه داریم . آری " یاوران علی همه دین دارند ؛ که نام دخترانشان دنیاست " . رها کنید ما را در این رنج بی حساب .

نوشته ام را با یک شعر از سید حسن حسینی ؛ به طلبه سیرجانی تقدیم می کنم :

و زمین می گردید

عارفی جان می داد

شاعری می پژمرد

زاهدی غسل جنابت می کرد

و زمین می گردید

به نقل از : http://jamedat.parsiblog.com/