سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ سیاسی فرهنگی پاتک

تک بیت هایی که شعرا تقدیم به رهبر انقلاب می کنند

    نظر

به گزارش «خبرنگار خبرنامه دانشجویان ایران»؛ شب پانزدهم رمضان هر سال شعرای ایران زمین میهمان رهبر انقلاب هستند و رهنمود های ایشان را که به گفته شعرا یکی از متخصصین شعر است می شنوند. به بهانه این دیدار خبرنامه دانشجویان ایران مصاحبه ای با چند تن از شعرای جوان کشور کرده است و هم از حال و هوای آن جلسه با خبر شویم و هم بر تسلط شعری رهبر انقلاب پی ببریم. در آخر نیز هر یک از شعرا یک بیت را تقدیم رهبر انقلاب کرده اند که در زیر می خوانید:

مریم رزاقی

خبرنامه: درمورد دیدار به رهبری می خواستم یک مصاحبه کوتاه بگیریم؟ اگر شما اجازه بدهید؟

رزاقی: خواهش می کنم. من که خودم از طریق رسانه ها مطلع شدم امسال قرار است با جمع شعر برم پیش حضرت آقا و خیلی هم خوشحالم. البته دیدار سال 86 که ما رفتیم این خبر ها نبود. و تا وقتیکه من را در تبلیغات تلویزیونی ندیده بودند کسی خبر نداشت ولی این بار همه خبر دار شدند.

خبرنامه: این سری شما شعر هم می خوانید یا فقط حضور خواهید داشت؟

رزاقی: چیزی به من نگفتند هنوز و اگه بریم اونجا شاید مشخص بشود اما سال 86 من جزو کسانی بودم که شعر خوندم.

خبرنامه: نظر آقا را در مورد شعرتان به خاطر دارید؟

رزاقی: خیلی از تعابیر و تشریحات و استعاراتی که در شعر آورده شده بود آقا صحبت کردند و چون شعر من برای امام زمان (عجل الله) بود تاکیدات بیشتری نیز بر آن داشتند.

حضرت آقا به شعر بنده عنایت داشتند اما آنچه که باعث شگفتی است تسلط ایشان بر حوزه شعر و ادبیات است با توجه به همه مشغله های کاری و مملکتی و جهانی که الان ایشان دارند خب کمتر فرصتی پیش می آید که به سراغ شعر بروند ولی شناخت ایشان از عناصر شعر و اصلا شناخت ایشان از یک شعر خوب کار هر کسی نیست.

ببینید؛ ایشان یک شاعر هستند ولی شاعر بودن لازمه اینکه شما فوت و فن شعر را هم بدانید نیست! اینکه شما شعر شناس باشید یک سطح بالاتر از شاعری است که رهبری بر آن مسلط است. یک عده شاعر هستند ولی علم شاعری را که ندارند فقط شعر می گویند. به قول خود شعرا:«شاعری فن بیان می خواهد/ نه معانی نه بیان می خواهد» کسانی که شاعرند عموما نه معانی می دانند نه بیان بلد هستند؛ خود من هم از این دست هستند ولی ایشان هم شاعر هستند و هم علم شاعری را دارند.

توجه ایشان به ساختار و استعارات شعر من خیلی عجیب بود چون ردیف شعر من «زمین» بود و نسبتا یک ردیف سختی را هم برای شعر گذاشته بودم. که حالا بیت اولش این بود :« چشم‌ها را می‌گشایی عشق می‌ریزد زمین/با گل لبخندتان باشد بیامیزد زمین» یا این بیت که «کی عنایت می‌کنی کی سیصد و چندی سوار/تا در استقبال‌تان شعر تر انگیزد زمین؟» این شکلی بود. حالا ی مصرع شعر این بود که «این زمین بی بهاری را تو خواهی زد زمین» آقا یک پرسشی داشتند که این زمین با آن یکی زمین داخل مصرع چه فرقی می کند؟ جریان این چیه؟ در حالی که این وسط شعر خوانی من بود!

خیلی برای من جالب بود اینکه ایشان علاوه بر محتوا و معنی همزمان دارد بر ساختار شعر هم توجه دارد. واسه اینکه جابیفته اهمیت این کار می گویم. شعرا وقتی شعر گوش می دهند در بار اول فقط می گوییم این شعر خوبیه یا نه شعر بدی است؛ بار دوم محتوا و در بار سوم و چهارم ساختار را متوجه می شوند. نمی خواهم اغراق و زیاده گویی کنم ولی ایشان همزمان این چند تا کار را باهم انجام می دهند.

خبرنامه: اگر قرار باشد یک بیت شعر به آقا تقدیم بکنید چه شعری را تقدیم می کنید؟

رزاقی: چون خودم به این مسئله فکر کردم که اگر قرار باشد جلو آقا شعر بخوانم؛ چی بخوانم؟ این بیت شعر همیشه در ذهنم هست.

اگر از هر طرفی باد مخالف بوزد         کی به هم می خورد آرامش اقیانوسی

خبرنامه: نکته دیگری برای گفتن ندارید؟

رزاقی: فقط یک نکته ای که به اهالی ادب بصورت اخص و مردم بصورت عموم می خواهم بگویم این است که شناخت خودمان را در حوزه ادبیات از رهبرمان بالا ببریم. اگر مرجعیت ایشان و رهبریتشان را کنار بگذاریم به عنوان شخص سید علی خامنه ای بررسی بکنیم و ببینیم ایشان در حوزه ادبیات چه شخصیتی هستند؟ و ما در این حوزه چه الگوگیری می توانیم از ایشان داشته باشیم؟ و چه برداشت هایی از رفتار های ایشان می توانیم داشته باشیم؟ خب همه چیز را ایشان نمی توانند به زبان بگویند. رفتار عملی ایشان را باید بررسی بکنیم.

رجوع کنم به سال 86، آقای علی معلم یک شعری خواندند. ترانه ای بود که در محضر آقا داشتند می خواندند. و من هم دقت می کردم که آقا چه می گویند. خب علی معلم استاد ادبیات است برای همه ما شعرا؛ و آقا به ایشان فرمودند که :«آقای معلم؛ ترانه شما یک برداشتی از ترانه شاملو است». اینکه ایشان به عنوان رهبر ما شناخت کافی و وافی از ادبیات معاصر ما دارند حتی شعر شاملویی که به لحاظ شخصیتی خیلی ها قبولش ندارند و اختلاف بر سرش زیاد است ولی ایشان شخصیت شاملو چه خوب و چه بد را جدا کرد و کنار گذاشت بعد بر سر شعر شاملو بحث کرد و چند بند از شعر "پریا"ی شاملو را خوندند. من که تا بحال با چنین موضوعی برخورد نکرده بودم؛ به جمعیت هم که نگاه می کردم همه هاج و واج بودند که رهبری دارند شعر شاملو را به این راحتی می خوانند و حدودا سه چهار دقیقه از شعر شاملو را خواندند. این یعنی چی؟ یعنی اگر یک شخصی در مقام یک عالم در حوزه ادبیات معاصر بخواهد حرفی برای گفتن داشته باشد باید نسبت به تمام ادبیات معاصر اشراف داشته باشد و این طور که آقا برخورد کردند من حس کردم آقا خیلی از آثار شعرای معاصر چه هم عقیده ما و چه برخلاف عقیده ما را خوانده و تا بتوانند راحت ساختار ها را بشناسند و تحلیل کنند و بتوانند در آن واحد که محتوا را بررسی می کنند؛ بر ساختار هم دقیق شوند و این خیلی برای من جالب بود.


سید جواد شرافت

خبرنامه: سلام آقای جواد شرافت، شما در دیدار  در مقابل حضرت آقا شعرخوانی می‌کنید؟

شرافت: خیر.

خبرنامه: از آن جلسه ای که در مقابل حضرت آقا شعر خواندید، چیزی به یاد دارید؟ و آقا به نکته ای هم اشاره نمودند؟

شرافت: بله، دقت نظری که ایشان دارند و آن مسائلی که فلبداهه می‌گویند خیلی و جالب است و متناسب با فضا و موقعیت می‌گویند و شعری که من خواندم، ایشان لطف داشتند و تعریف کردند و اصلا نمی‌توانم روی آن مانور بدهم ولی در کل، اشعاری که می‌خوانند متناسب با آن شعر و سبک ادبیش تعریفی که می‌کنند خیلی متفاوت است و نظرشان همیشه مورد توجه بوده است.

خبرنامه: اگر قرار باشد یک بیت شعر برای حضرت آقا بخوانید، چه می‌خوانید؟

شرافت: من همان شعری که برای امیرالمونین سرودم و در محضر آقا خواندم را همین جا هم می گویم.

تو بوتراب و همسر تو مادر آب         اصل شما وصل شما نسل شما نور


حسن یعقوبی

خبرنامه: در دیدار شعرا با مقام معظم رهبری، شما شعر خوانی می‌کنید؟

یعقوبیان: هنوز چیزی به ما اعلام نشده است.

خبرنامه: در دیدارهای قبلی، نظر آقا راحع به شعری که خواندید چه بوده است را نکته بینی ایشان را چگونه میبینید؟

یعقوبیان: من دو سه دفعه ای که خدمت آقا رسیدم، شعر خوانی نداشتم. فقط یکبار در سال 85 که ایشان تشریف آورده بودند سمنان من آنجا در محضرشان شعر خواندم که نکته های خوبی هم اشاره کردند.

خبرنامه: صحبت های آقا را در آن جلساتی که خدمت ایشان رسیدید، چگونه دیدید؟

یعقوبیان: همه می‌دانند که حضرت آقا در زمینه ادبیات علی‌الخصوص شعر صاحب نظر هستند و هم با تامل دقت و تعمق به شعر گوش می‌دهند و هم نظرهایی که می‌دهند، صائب و دقیق است و نه اینکه من بگویم، بلکه تمام کسانی که صاحب نظر هستند و عمری را در شعر گذاشتند، به این موضوع تاکید دارند و این باعث افتخار ماست که بالا ترین مقام رسمی کشور ما اینقدر در این زمینه توجه و تسلط داند.

خبرنامه: اگر یک بیت شعر برای آقا بخواهید تقدیم کنید، چه می‌گویید؟

یعقوبیان: من قبلا یک شعری برای آقا گفته بودم، ایشان که در سال 85 به سمنان تشریف آورده بودند، من آنجا خدمت ایشان خواندم و برای ایشان هم یک غزلی گفته بودم و البته الان دقیق یادم نیست و در حال حاضر یک غزلی از شهریار در ذهنم هست و آن غزل را که مطلعش این گونه است:

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی         آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی


حسین رستمی

سلام آقای رستمی، شما در دیدار پس فردا حضور دارید؟

رستمی: سلام علیکم، من هنوز خبر ندارم.

می خواستیم سوال بعدی را بپرسیم که آقای رستمی در حالی که بغض گلویش را گرفته بود پرسید؛ واقعا پس فردا دیدار شعرا با آقا است؟ که ما جواب دادیم بله.

خبرنامه: از دیدار آقا چی یادتان هست؟در مورد شعر خودتان حرفی زدند؟

رستمی: حضرت آقا کلی حرف زدند و چند نکته ای را گفتند که شاید خالی از لطف نباشد که اینجا بگوییم. ایشان اُنس شعرای آیینی با ادعیه را خواسته بودند که باعث پیشرفت این اشعار می شود. و بحث دیگر درست بیان شدن تاریخ اهل بیت علیه السلام بود و نکته دیگر حوصله ایشان در شنیدن اشعار بود.

خبرنامه: اگر قرار باشد تک بیت شعری را به حضرت آقا تقدیم بکنید آن بیت شعر چی هست؟

حسین رستمی با بغض گلو گفت: من یک بیت شعر برای امام زمان (عجل الله تعالی فرج الشریف) می خوانم و آن را تقدیم می کنم به حضرت آقا:

سرم امروز چونان گرم بود که باز         فیض دیدار تو افتاد به فردای دگر

 

علی داوودی

خبرنامه: سلام علیکم، از دیدار با رهبری چی یادتان هست؟

داوودی: دو نکته یکی از خود جلسه یکی هم از خود آقا. در جلسه چهره هایی را می بینم که برای اولین بار و گاها برای آخرین بار مشاهده می کنم. پیشکسوتان شعری که خیلی دوست داری ببینیشان همه آنجا حضور دارند. برای مثال مرحوم نصرالله مردانی را من فقط یک بار در این جلسات دیدم که اواخر عمرش بود و با مریض احوالی حضور داشتند. و از طرف دیگه جمع آمدن چهره های شعری سراسر ایران که این موضوع در بزرگترین همایش های شعری ایران هم اتفاق نمی افتد ولی برای این جلسه همه با سر می آیند.
بعد دیگر جلسه حضور برخی از رجل سیاسی است که چون مادام در این فعالیت های سیاسی دیدی توقع نداری به عنوان یک چهره فرهنگی حضور پیدا کنند بعد می آیند می بینی رجل سیاسی ما نخبگان ادبی نیز هستند مثل همین آقای حدادعادل.

بحث دیگر جلسه تخصص آقا روی حیطه ادبیات و حالا شعر است. نقاط قوت و ضعف خیلی از جریانات شعری کشور در دست ایشان است. شعر روشنفکری، شعر قبل از انقلاب، شعر نو، شعر آیینی، را کامل می شناسند و حتی جریانات پشت پرده ای که برخی از این شعر ها را هدایت می کنند را کامل زیر ذره بین دارند و مطالعه می کنند و این خیلی مهم است.

خبرنامه: اگر یک بیت شعر بخواهید به آقا تقدیم کنید؛ چی می خونید؟

داوودی: از آنجا که نزدیک ولادت امام حسن است و ایشان می فرمایند از آن چیزی که دوست داری به دیگران بدهی؛ من بیت اول شعر "باران" را که سالها پیش سرودم و خیلی دوست دارم را به رهبری تقدیم می کنم:

خسته ام؛ قطره.... قطره بشمارم باران         دوست دارم که بر این خاک ببارم باران


سعید بیابانکی

خبرنامه: از دیدار های گذشته چیزی به خاطر شما هست که همیشه ماندگار باشه؟

بیابانکی: حقیقتش تک تک لحظه هایی که ما پیش رهبری هستیم خاطره است و نمی شود گلچین کرد ولی یک صحنه ای را من انتخاب می کنم که احتمالا خود شما هم دیدید و مربوط می شود به دیدار سال 88 و بعد از اتفاقاتی که در آن ایام افتاده بود.

خب در آن ایام وضعیت کشور زیاد مساعد شعر طنز و اینها نبود اما دوستان به من اصرار کردند که حتما یک شعر طنز بخوانم آنهم با درون مایه انتقادی و سیاسی و من هم همان شعر معروف را انتخاب کردم. هر بیتی را که می خواندم در ذهن خودم می گفتم که الان یک اتفاقی در جلسه می شود اما بر عکس خیلی هم استقبال شد و جمعیت و خود حضرت آقا با خنده همراهی می کردند. تا رسید به این بیت که «جای شعر درست و درمان هم/تا بخواهی دری وری داریم»؛ خب در جلسات شعری آقا یکی از نکاتی که خیلی جالب است آن الفاظی است که آقا بین شعر ها می گویند و آن «آفرین» که آقا در اینجای شعر گفتند و در قالب طنز واقعا هم بجا بود جمعیت را از خنده منفجر کرد. و البته بعدا آقا تفقدم هم کردند و این برایم خیلی ماندگار شده و می شود.

خبرنامه: اگر بخواهید یک بیت شعر تقدیم آقا بکنید؛ چه می خوانید؟

بیابانکی: این مصرع از حافظ که « تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد» را تقدیم ایشان می کنم.
خبرنامه: آقای بیابانکی دست و دلبازی می کنید؟فقط یک مصرع!

بیابانکی: از اصفهانی ها نباید توقع دست و دل بازی داشته باشید ولی هر چند اون یک مصرع خودش به اندازه هزار بیت است ولی کاملش را دوباره می خوانم.

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد         وجود نازکت آزرده گزند مباد

سید حمیدرضا برقعی

خبرنامه: سلام آقا سید خوب هستید؟

برقعی: الحمدلله، چی شده یادی از ما کردید

خبرنامه: یک صحبت کوتاه در مورد دیدار شعرا با آقا با شما داشتیم.البته اگر اجازه بدهید؟

برقعی: الان نه ولی بذارید بریم بعد از دیدار قول می دهم یک گفتگوی تفصیلی در مورد دیدار امسال داشته باشیم

خبرنامه: ممنون، ولی آقا سید همه شعرا یک تک بیت تقدیم کردند به آقا؛ اگر شما بخواهید یک بیت شعر تقدیم کنید چی میگید؟

برقعی: باشه همین بیت که ناگهان می رسد از راه را تقدیم آقا می کنم

برای من نگاه تو فقط مانند آن لحظه است...
همان لحظه که بیتی ناگهان می رسد از راه