سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ سیاسی فرهنگی پاتک

امام از تقابل با غرب می گوید:

    نظر

 

دشمنان برای رسیدن به آمال‌شان علما را در مقابل دانشگاهی قرار دادند و دانشگاهی را مقابل علما /فتوای عالمی که در یک دِه در عراق زندگی می کرد، یک امپراطوری را شکست داد/ تا در تقلید غرب هستید آرزوی استقلال را نکنید

 امام خمینی (ره): از قراری که شنیدم رئیس جمهور امریکا گفته است که ایران ما را تحقیر کرد. این اول کار است ایران تا آخر شما را تحقیر خواهد کرد.

امام خمینی (ره) به عنوان مصلحی درد آشنا با توجه به شناخت دقیقی که از غرب و استعمار آن داشتند راه حل های مقابله با آن را نیز تعیین فرموده اند و در این راه نیز گامهای عملی را در راه سازندگی و حرکت امت اسلامی برداشتند چنانچه توسط همین رهنمودها بود که امت اسلامی ما به حرکت در آمد.

 
به اعتقاد امام غرب، تیرگی و ظلمت است. مادی و شیطانی است و توجه به آن نیز موجب خروج از نور به ظلمات و مادی شدن معنویات و خروج از ملیت و استقلال و اسلامیت است.

ایشان در این باره می فرمایند:
"اینهایی که توجهشان به غرب ... اینها در ظلمات فرو رفته اند و اولیاء شان طاغوت است. واقعیات پیش آنها در سطح و تیرگی هستند که اینها اولیاء شان طاغوت است. از نور مطلق، از هدایت از استقلال، از ملیت، از اسلامیت اینها را بیرون می کند و وارد می کند در ظلمت ها. "
از طرفی دیگر امام تفاوت فرهنگ اسلامی و غربی را چنین بیان می دارد:
"آنچه در اسلام مطرح است اموال نیست، مادیات نیست ، معنویات است. اگر انسان ساخته شود همه چیز بصورت معنویت در می آید یعنی مادیات هم بصورت معنویت در می آید. اگر چنانچه قشرها شیطانی باشند... معنویات هم بصورت مادیات در می آید، فانی در مادیات می شود. "


"این خارجی ها، کارشناس‌های اجانب و آنهایی که می خواستند این مملکت ها را غارت کنند. عنایت زیادشان به دو جبهه بوده است: یکی جبهه روحانیون. یکی جبهه دانشگاهها"

در زمینه سرکوب قدرت های موثر امام خمینی (ره) فرموده اند:
"کارشناس‌های اینها فهمیده بودند که این دو تا قوه اگر چنانچه در مملکت شرق باشد باید آنها دست‌شان را از شرق بشویند، یکی قوه اسلام قدرتش در شرق باشد و قدرت اسلام حکومت کند نمی گذارند که بیایند آنها هر چه ما داریم ببرند و هر چه از نیروی انسانی و غیر انسانی داریم از بین ببرند. یکی هم روحانیت که اگر این طایفه باشند مردم چون با اینها همراه هستند نمی گذارند که آنها به منافعشان برسند. "

در ارتباط با مبارزه استعمار غرب با روحانیت نیز فرموده اند:

"اینها با تجربه و با عینیت در جاهای مختلف دیدند که قدرت روحانیت می تواند جلوی آنها را بگیرد. قضیه تنباکو در زمان مرحوم میرزا به اینها فهماند که با یک فتوای یک آقایی که در یک ده در عراق زندگی می کند، یک امپراطوری را شکست داد. "

"بالاترین چیزی که دشمن کشورهای مستضعف و کشورهای اسلامی از طرف مخالفین با بشریت انگشت رویش گذاشتند، دانشگاه است برای اینکه آنها خوب می دانند که اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد یعنی همه کشور در خدمت آنهاست "

"روی هم رفته برای رسیدن به آمال خودشان دانشگاه را در مقابل دین قرار دادند، دین را در مقابل دانشگاه، یعنی علما را در مقابل دانشگاهی قرار دادند و دانشگاهی را مقابل علما "

"این مراکز تعلیم و تربیتی که اینها درست کرده‌اند از دانشگاه گرفته تا پائین اینها باز استعماری است. یعنی اولا یک حد معین دارد که از این حد نمی گذارند بالاتر اینها بروند. ثانیا وسایل درست می کنند موانع متعدد درست می کنند برای اینکه اینها عقب بمانند "

"دانشگاه را به صورتی در آوردند که اشخاصی که از آنجا خارج می شوند به درد همان ها بخورند. آنقدر تبلیغات کردند از غرب، از جلو رفتن به طرف غرب آنقدر تبلیغات کردند که جوانهای ما را در دانشگاه غربی بار آوردند. "

امام خمینی (ره) دلیل عقب افتادگی دانشگاه را سابقه رشد نیافته آن می دانند:
"ما 50 سال است دانشگاه داریم و قریب 30 و چند سال است دانشگاه داریم لکن چون خیانت شده است رشد نکرده، رشد انسانی ندارد "

"لیکن مردم را جوری بار آورده اند که سلب اطمینان کردند از خودشان، استقلال فکری ما را گرفتند و ما در فکر و اندیشه و در روح وابسته شدیم. یک بچه را از آن کودکی که بوده است در دامن مادرش و تا رفته است به دبستان و تا رفته است در دانشگاه هر جا رفته تبلیغات جوری بوده است که این را وابسته بار آورده، اعتقادش این شده که به غیر ارتباط با خارج نمی شود کاری کرد "

"این نیروهای انسانی که از دست ما رفته است این از همه چیزها بالاتر بود. جنایاتی که سلسله پهلوی در جامعه ما کرد، شاید هیچ جنایتی بالاتر از این نبود که نیروهای فعال و انسانی ما را از بین بردند یا فعالیت آنها را خنثی کردند برای مدتهای زیاد."

" آنهایی که باید به این ملت خدمت کنند مثل علمای اعلام و اشخاص روشنفکر اینها را در زندان بردند، و 10 سال، 15 سال و 5 سال در زندان اینها را بردند. صرف نظر از آن زجرهائی که به اینها کردند، آن خلاف انسانیت هائی که با این اولیاء خدا کردند این نیرو را هدر دادند. یعنی نیرویی که باید در جامعه فعال باشد. اگر مدرس است، عده ای را تربیت بکند. اگر محصل است خودش تربیت بشود. اگر فعالیت های سیاسی دارد، فعالیت سیاسی بکند، فعالیت های مذهبی دارد. فعالیت های مذهبی بکند. تمام اینها را اینها به هدر دادند. "

"اینها می بینند یک انسان وقتی در یک ملت پیدا بشود می تواند که مجرای امور را از آن طریقی که آنها می خواهند برگرداند، آن چیزی که آنها می خواهند بگذارد بشود، کوشش کردند نگذارند انسان پیدا بشود. "

امام می گویند:"تا انسان استقلال فکری نداشته باشد، نمی تواند یک فرد مفید باشد. و اینها می خواستند فرد مفید پیدا نشود، اصلا اینها از انسان می ترسیدند. "
 
"ملتی که بخواهد سر پای خود بایستد، لازم است که اول بیدار بشود. در طول تاریخ، در این سده های آخر کوشش شده است که ملتهای جهان سوم خواب باشند. غافل باشند و توجه‌شان به خصیت خودشان نباشد و شخصیت خودشان را اصلا وابسته به غیر بدانند. این قضیه از سالهای بسیار طولانی بوده است و هی دائما رشد کرده است تا این اواخر به رشد تمام رسیده بود."

"من یک قصه شنیدم که مال شاید صد سال پیش از این باشد. از شیخ ما مرحوم آیت الله حائری رحمة الله علیه نقل شد که من بچه بودم و یک جلسه ای درست کرده بودند، مردم جمع شده بودند آنجا و این لامپ‌ها را گذاشته بودند، یک پله هایی درست کرده بودند و آن لامپ‌ها را گذاشته بودند آنجا، آن بالا، مردم تازه می دیدند او را چراغشان قبلا چراغ های غیر از آن ترتیب بوده و یک نفر فرنگی هم آنجا بود این هر چند دقیقه یا چند وقت یک دفعه از این پله ها می رفت بالا و آن ماشه لامپ‌ها را حرکت می داد این یک قدری نورش می رفت بالا مردم صلوات می فرستادند بعد می آمد پائین یک قدری می ماند و مردم مشغول تماشا بودند. "

"آنهایی که این صنعت های بزرگ را درست کردند آنها هم انسانهای یک سر و دو گوشی هستند که مثل سایر انسانها، منتها قبل از ما بیدار شدند و ما را خواب کردند قبل از اینکه ما بیدار بشویم آنها بیدار شدند و هم خودشان را صرف این کردند که ایادی خودشان مستقیما یا به غیر مستقیم ما را غافل کنند ما را خواب کنند و به ما تزریق کنند به اینکه شما نمی توانید حکومت کنید، شما نمی توانید یک صنعتی داشته باشید. "

"اگر ما از این خواب بیدار نشویم هر چه فریاد بزنیم فایده ندارد. شعارها فایده ندارد. آن شعاری فایده دارد که از روی علم باشد و توجه البته در یک انقلابی و در یک نهضتی اولش شعارهاست که این نهضت را به پیش می برد و اگر این شعارها نباشد انقلاب نمی تواند پیش ببرد بعد از اینکه انقلاب پیروز شد باید عمل کرد."

"باید توجه کرد به اینکه ما نباید همیشه دستمان دراز باشد، ما که می خواهیم وابسته نباشیم باید اول بیدار بشویم به اینکه ما خودمان هم شخصیت داریم ما می توانیم کار انجام دهیم. "
 
"اگر بخواهید مستقل باشید، از این تقلید غرب باید دست بردارید تا در این تقلید هستید آرزوی استقلال را نکنید، تا این نویسنده های ما همه حرف هایشان غربی است این را دست از آن برندارند امید نداشته باشند که ملتشان مستقل بشود"

"ماها الان خودمان را گم کردیم، مفاخر خودمان را الان گم کردیم مآثر خودمان را گم کردیم تا این گم شده پیدا نشود شما مستقل نمی شوید. "
 
"اگر بخواهید کشور شما یک کشور مستقلی باشد که دیگران نتوانند در آن دخالت بکنند از خودتان باید شروع کنید. تمام خوف و ترسهایی که انسان دارد از دشمن برای این است که خودش را می بیند. اگر چنانچه دید که خدا هست در کار، برای خدا دارد کار می کند نمی ترسد برای اینکه مقدرات دست اوست."

"این استقلالی که خدا داده به ما اگر عنایت خدا نبود کی می توانستیم اینکار را بکنیم ، اگر عنایت خدا نبود شما چطور می توانستید دست امریکائی که دنیا را دارد می بلعد از کشورتان بیرونش کنید، از قراری که شنیدم رئیس جمهور امریکا گفته است که ایران ما را تحقیر کرد. این اول کار است ایران تا آخر شما را تحقیر خواهد کرد. "
 
"تا این وابستگی مغزی و فکری از بین نرود، رشد حقیقی پیدا نمی شود و شما نمی توانید مستقل بشوید، شما اگر بخواهید از همه وابستگی ها خارج شوید، اول این وابستگی مغزی را، قلبی را کنار بگذارید گمان نکنید که هرچه آنها دارند خوب هست."

"اگر یکی فرض کنید که یک پیشرفتی داشته باشد در صنعت به این دلیل این نیست که پیشرفت دارد در فرهنگ، گاهی اشتباهات مال همین جاهاست که آنکه مثلا فرض کنید فلان طیاره را درست می کند به خورد ما اینطور می دهند که همه چیزش اینطوری است و حال آنکه نیست اینطور فرهنگشان مثل فرهنگ ما نیست، علم حقوق‌شان مثل ما نیست. علوم‌شان مثل ما نیست علم فلسفه‌شان مثل ما نیست، طب هم از شرق اخذ کرده‌اند. کتب شرقی در دانشگاه های آنجا تا آن اواخر، شاید حالا هم باشد تدریس می شده است، ما اگر بخواهیم از این بیچارگی بیرون برویم باید این وابستگی مغزی را کنار بگذاریم، باید دانشگاه‌های ما یک دانشگاه‌هایی باشد که تا مد‌ت‌ها زحمت بکشند این جوانها را از آن حال سابق رژیم شاهنشاهی بر گرداند به یک حال سالم رژیم اسلامی."

"باید زحمت بکشند، جوانهای ما هم باید جدیت کنند در این معنا که خودشان را گم کردند، پیدا بکنند، تا اسم غرب می آید، خودشان را نبازند. شما دیدید که در مقابل غرب ایستادید، آنهم در آن چیزی که غرب جلو افتاده است، در نظامی، در تجهیزات عرض می کنیم که با سلاح و امثال ذلک، شما در مقابل اینها که زورمند بودند ایستادید و با دست خالی هم ایستادید و پیش بردید."

"اگر قبلا به ما می گفتند که ما می خواهیم یک حرفی بزنیم که امریکا خوشش نیاید، می ترسیدیم، سابق هم اینطور بود که اگر یک مساله ای می شد تا سفیری که اینجا داشتند، لکن شما دیدید که قیام کردید و در مقابل قدرتهای بزرگ ایستادید و حریف خودتان را در عین حالیکه همه جدیت داشتند که باشد، عقب زدید، معلوم شد می شود مقابل غرب ایستاد. "

"شما دانشجوهای عزیز خودتان در صدد این باشید که از غربزدگی بیرون بیائید، این گمشده خودتان را پیدا کنید گمشده شما خودتان هستید، شرق خودش را گم کرده، شرق باید خودش را پیدا کند. آنها در صددند که با هر ترتیب شده است خودشان را به ما تحمیل کنند و شما باید مقاومت کنید."

"شمایی که می خواهید مستقل باشید، می خواهید آزاد باشید همچو خودتان سر پای خودتان ایستاده باشید، باید همه قشرها در این مملکت، همه قشرها بنای بر این بگذارند که خودشان باشند. باید کشاورزها بنای بر این بگذارند که خودشان از زمین روزی خودشان را بیرون بیاورند و مملکت را خودکفا بکنند و باید کارخانه های ما خودکفا بشوند و باید صنایع را خود این مردم، خود این توده های مردم صنایع را رشد بدهند و باید دانشگاهها خودکفا بشوند که احتیاج به دانش غرب نداشته باشند. وظیفه شرعی و الهی است که کاری کنید که وابسته به غیر نباشید."

"اگر امریکا موفق بشود در این مطلبی که الان پیش آورده است که همه قدرتها را دور خودش جمع کند و حصر اقتصادی بکند نسبت به ایران، انشاءا... موفق نمی شود. لکن ما باید طرف احتیاط را بگیریم اگر خدای نکرده موفق بشود و ایران را در حصر اقتصادی از جهات مختلف قرار بدهد، خوب ما قاعدتا نمی توانیم دیگر مقاومت کنیم و این یک ضربه ای است که به نهضت ما می خورد که ضربه به اسلام است. پس تکلیف همه ماها است که هر کس به حد مقداری که قدرت دارد در این امر کوشش کند. در امر زراعت. در امر دامداری هم دولت باید کمک کند و هم مردم باید به هم کمک کنند و هم کار بکنند مردم باید مشغول کار بشوند. یک مملکتی است که احتیاج به نیروی کار دارد اگر این نیرو به خدمت دیگری کشیده شود این موجب این می شود که نتوانند این حاجتی که ملت دارد. برآورده کنند پس در راس همه چیزها این است که یک کشوری راجع به ارزاقش محتاج نباشد به خارج، راجع به گوشتش و راجع به نانش و راجع به اینطور چیزهایش محتاج نباشند. "

این سخنان امام که در سال 58 نطق نمودند بسیار آشناست و بوی تازگی می دهد. با کمی تامل در می یابیم که حضرت آیت الله خامنه ای هم ابتدای سال گذشته و سال جاری به تولیدات داخلی و حمایت از آنها در قالب سال جهاد اقتصادی اشاره نمودند. این سیر حاکی از آن است که انقلاب اسلامی ما ذره ای از آرمان خود فاصله نگرفته است و این مرهون تلاش ها و موضع گیری های صحیح طی این مسیر را نشان می دهد.

 

...