سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ سیاسی فرهنگی پاتک

یادداشتی نامه

    نظر

انتخابات مجلس نهم هم با تمام فراز و فرود هایش به آخر رسید . به قول عباس مشفق "در  آش و ماس هم معلوم است " که احزاب سیاسی فقط سنگ حزب و گروه و دسته خود را به سینه می زدند و اگر کم آوردند و یا لازم بود سنگ مردم را. برای من که نه یقه های گرد راستی ها رنگی دارد و نه ریش های بزی چپی ها . البته هنوز هم مخلص مسئولان خدمت گذار هستیم .

باز هم انتخابات تمام شد و ما بعضی از نماینده ها را تا چهار سال دیگر نمی بینیم . آقایان دست علی یارتان خدا نگهدارتان

و این هم نامه منتشر نشده به جبهه پایداری انقلاب اسلامی که امروز در وبلاگ " فقیر "دیدم :

بسمه تعالی ؛ با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دبیر محترم جبهه پایداری انقلاب اسلامی استان فارس و شورای مرکزی جبهه پایداری استان فارس

بعد از پیروزی ملت بصیر ایران در فتنه 88 در سایه ی تبعیت از منویات حضرت امام خامنه ای روحی و ارواحنا له الفداه و توبه و پیشمانی عده ای از موج عظیم انقلاب اسلامی که منجر به ریزش و پیاده شدن آنها بدست خودشان از قطار انقلاب شد، شاهد میدان داری سیاست زدگان تاجرپیشه تحت عنوان اصولگرایی بودیم، و دقیقا در همین برهه جریان نفوذی در دولت خدمتگذار باعث حاشیه سازی های فراوان گشت، تا همه چیز دست به دست هم بدهد و صاحبان اصلی انقلاب به انزوا بروند.

اما با حکمت و بصیرت مثال زدنی مطهری زمان حضرت علامه مصباح یزدی(حفظ الله) جبهه ای مردمی و گفتمانی تحت عنوان "جبهه پایداری انقلاب اسلامی" با رهنمودهای ایشان تشکیل گردید. که موجبات خرسندی و امید تمام نیروهای انقلابی و حزب اللهی در سراسر کشور شد.

اما مسئله ای که در این مختصر ما را مکلف به نگارش این نامه کرد، ادامه روند جبهه پایداری استان فارس و بطور خاص انتخاب کاندیدهای این جبهه گفتمانی در انتخابات مجلس شورای اسلامی می باشد.

آنچنان که از طرف دبیرمحترم جبهه پایداری استان فارس گفته شده است، قرار است جناب حجت السلام و المسلمین محسن مکارم در سرلیست جبهه پایداری در شیراز قرار بگیرند. همانطور که مستحضرهستید ایشان چندین سال در دانشگاه پیام نور شیراز به عنوان مدیرگروه معارف و امور فرهنگی این دانشگاه را بر عهده داشته اند. فلذا ما به عنوان جمعی از دانشجویان حامی گفتمان جبهه پایداری انقلاب اسلامی در دانشگاه پیام نور شیراز که سالهاست با ایشان ارتباط و همکاری داشته ایم سوالات و نکاتی را خدمتتان عرض می داریم.

دکتر لنکرانی در آخرین همایش جبهه پایداری در مسجدالنبی(ص) در بیان استدلال خود جهت انتخاب این فرد به عنوان سرلیست گفت:" ما به تاسی از فرمایش حضرت آقا مبنی بر سومین حرم اهلبیت(ع) بودن شیراز، تصمیم گرفته ایم که نشان دهیم پیوند شیرازی ها با اسلام روحانیت پیوند عمیقی است، بنابراین کاندید اول جبهه پایداری در شیراز یک روحانی خواهد بود."

یقینا این استدلال که حتما باید شخصی روحانی سرلیست باشد، برخلاف اصول جبهه پایداری است، چرا که در صورت پذیرش این استدلال انتخاب اصلح براساس اصول و انطباق شخص با گفتمان ناب جبهه پایداری ممکن است منجر به انتخاب فردی غیر روحانی گردد، و از طرفی آیا هر روحانی هر چند منتسب به هر شخصیت بزرگواری می تواند نماینده این گفتمان باشد؟!

و حتی اگر به کنفراس خبری سخنگوی محترم جبهه پایداری جناب آقای دکتر لنکرانی رجوع کنیم، خلاف استدلال فوق ثابت می شود:" جبهه پایداری برای تنظیم لیست به اینکه افراد دانشگاهی هستند یا غیر دانشگاهی، روحانی هستند یا غیر روحانی، عضو پایداری هستند یا عضو گروه دیگر توجهی نخواهد کرد و از بین تمامی داوطلبانی که مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفته‌اند افراد را بر اساس اصول و مبانی جبهه انتخاب خواهد کرد ."

به یادمی آوریم سخنان دقیق و اصولی دکتر لنکرانی در مسجد امام حسن(ع) که گفتند:" ما در جبهه پایداری با وسواس درخصوص کاندیداها برخورد می‌کنیم. به دلیل همین وسواس ممکن است در برخی جاها نتوانیم کاندیدا معرفی کنیم. یعنی اگر اطمینان پیدا نکنیم، قطعاً معرفی نمی‌کنیم. جایی معرفی می‌کنیم که نسبت به آن فرد یک اطمینان خوبی پیدا کنیم." حال سوال ما این است چقدر در مورد این انتخاب وسواس به خرج دادید؟ اگر نگاه ما تکلیف مدارانه و براساس حجت شرعی است، آیا در مورد این مصداق واقعا به حجت شرعی رسیده اید؟ چه لزومی دارد که حتما جبهه پایداری مانند جریانات سیاسی دیگر خود را ملزم به لیست دادن کند؟ آن هم با انتخاب چنین کسانیکه پرونده عمکلرد آنها در خور شان جبهه پایداری نبوده است.

دکتر لنکرانی بازهم در سخنانی صریح و اصولی در مسجد دانشگاه شیراز گفتند:"کسی را در پیشانی اصولگرایی قرار می دهیم که در امتحانات سربلند بیرون آمده باشد. مردم دیگر به اسامی و فامیلها رای نخواهند داد. کسی نمی تواند بگوید که من چون از این فامیل هستم به من رأی بدهید." سوال ما این است که حجت السلام مکارم در روشنگری در فتنه 88 چه نقشی داشته است و چقدر موثر بودند؟ عملکرد ایشان در دانشگاه پیام نور شیراز و مواجهه با تشکل های ارزشی این دانشگاه چگونه بوده است؟ و حتی مهمتر اینکه مگر تمام امتحانات همان فتنه 88 بوده است و تمام؟! باید پرسید آیا در امتحاناتی که به موجب مسئولیتشان در دانشگاه داشته اند سربلند بیرون آمده اند؟ آیا اعضای محترم جبهه پایداری که قرار بود با وسواس نمایندگان این جبهه را انتخاب کنند، از تشکل های ارزشی و همسو با گفتمان جبهه پایداری در این دانشگاه تحقیقی کرده اند؟ آیا برخلاف اصول جبهه پایداری و کلام دقیق دکتر لنکرانی چون ایشان منتسب به یکی از مراجع معظم تقلید هستند، باید نماینده این گفتمان باشند؟!

حضرت علامه مصباح یزدی(حفظ الله) در بیاناتی حکیمانه فرمودند:"وظیفه خود می‌دانیم که اصلح و کسی را که رأی دادن به او حجت‌ شرعی دارد معرفی کنیم.شناسایی افراد اصلح را نباید دست کم گرفت؛ کسی را انتخاب کنید که به اسلام و انقلاب و ولایت فقیه وفادار باشد و در درجه دوم کارآمدی فرد را در نظر بگیرد." اکنون سوال ما این است آیا واقعا به حجت شرعی رسیده اید یا مانند برخی گروه های سیاسی بخاطر شکستن رای دیگری ایشان را انتخاب کرده اید؟ آیا کارآمدی ایشان را نیز مورد توجه قرار داده اید؟

حجت السلام و المسلمین آقاتهرانی به عنوان دبیر جبهه پایداری انقلاب اسلامی با نگاهی تکلیف مدارانه موضع اصولی جبهه پایداری را در انتخاب افراد مشخص کردند:"خواه به مجلس برویم یا به مجلس نرویم؛ مهم وظیفه است که باید بدان عمل کنیم." به راستی در این انتخاب اصلح بودن و کارآمدی ملاک بوده است یا رای آوری و ورود به مجلس؟ در کدامیک از اصول جبهه پایداری شکست دادن رقبا و رای آوری فردی که از حداقل های شایستگی برخوردار نیست و تنها بخاطر روحانی بودن و ارادت مردم به مراجع بزرگوار ملاک انتخاب بوده است؟

اگر تحقیق و تفحصی در سابقه ی عملکرد ایشان در دانشگاه پیام نور شیراز داشته باشید، یقینا متوجه خواهید شد که ایشان هم از جهت عملکرد و هم در حوزه نظر، به هیچ عنوان از حداقل های لازم برای نمایندگی جبهه پایداری استان فارس برخوردار نیستند. کافیست سری به تشکل های ارزشی و کانون های فرهنگی این دانشگاه بزنید که سالهاست با ایشان مراوده داشته اند.

این نامه را تنها از سر دلسوزی و انجام تکلیف نوشته ایم، چرا که در صورت چنین انتخاب هایی به عنوان نماینده گفتمان جبهه پایداری انقلاب اسلامی، باعث ذبح گفتمان پای اشخاص غیراصلح خواهد شد، و از طرفی ضربه ای به شخصیت بزرگوار علامه مصباح یزدی(حفظ الله) به عنوان علمدار بصیر این جبهه خواهد زد. آیا می توانیم با ذبح گفتمان و خدشه دار شدن چهره ی علما بخاطر عملکرد ناصواب خود تنها جهت رای آوری فردی و شکستن رای دیگری، در برابر خداوند پاسخی داشته باشیم؟

سایه ی ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی و ارواحنا له الفداه) مستدام.

والسلام علی من التبع الهدی