سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ سیاسی فرهنگی پاتک

روزه ی کوهی

    نظر

سال 52 بود ؛ یه شب تو خوابگاه رفتم اتاقش . تنها بود . نشستیم به حرف زدن . اولش چون من رو خوب نمی شناخت ؛ حرف سیاسی نمی زد . ولی بعدش خیلی چیزا گفت ؛ از سیاهی دوران شاهنشاهی و راه تاریکی که در پیش هست . از توشه ای که این راه لازم داره ؛ توشه ای که غیر از دینداری و خودسازی چیز دیگری نمی تونه باشه ...بعد ها که هم خونه شدیم فهمیدم واقعا تو خودسازی خیلی جدیه و روش های خاصی رو هم داره .

البته به من هم یاد می داد . مثلا هیچ وقت برای غذا دو تا ژتون نمی گرفتیم و دو نفری یه غذا می خوردیم . یا مثلا بهم می گفت : بیا فردا هر جا بودیم فقط نون بخوریم . بعضی وقت ها هم پیشنهاد می داد جمعه روزه بگیریم و بعد هم بریم کوه .

می گفت : هم ورزشه ، هم عبادت و هم تقویت اراده . وقتی می رفت ارومیه ، صبح تا شب توی باغچه شون کار می کرد و ناهار هم فقط یه کم نون و ماست می خورد . در کنار این ها هیچ وقت مطالعه اش ترک نمی شد ؛ مخصوصا به خوندن قرآن خیلی اهمیت می داد و نمازش کامل و مرتب بود . (شهید مهدی باکری)