سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ سیاسی فرهنگی پاتک

نبرد آخرالزمانی ما آغاز شده است

    نظر

حاج حسین یکتا می گوید: یک روزی بچه ها در جزایر مجنون به عشق لیلی جماران مردانه ایستادند، همت ها سر دادند و خرازی ها دست. در نتیجه ما باید قوی وارد عمل شویم اگر به روش سید الشهدا پابندیم به قول شهید میثمی "میزان امکانات ما نیست مقدار اتصال ما به خداست". سرویس سیاسی جهان نیوز -  حاج حسین یکتا را معمولا با روایتگری دفاع مقدس می شناسند و سخنان شیرینش در دانشگاهها و محافل مختلف پیرامون دفاع مقدس و خاطرات شهدا . حاج حسین سالها در ستاد مرکزی راهیان نور تلاش کرده است. این جانباز دفاع مقدس، اکنون در بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیاء دنبال دغدغه های فرهنگی خویش در عرصه نبرد نرم است.
 ساعتی را با ایشان در خصوص دفاع مقدس دیروز و امروز گفتگو کردیم که فرا روی شماست.

با سلام وتشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید به عنوان سوال نخست ؛ معتقدیم در بستر تاریخ شیعه، دفاع مقدس همیشه بوده است. نظر شما چیست؟


ما معتقدیم « کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» تا قیامت اگر این سخن را قبول داریم یعنی ما همیشه در یک امتحان و در یک نبرد بین حق و باطل هستیم و شب ما همیشه یک شب دهم و شب عاشورا و شب تصمیم است ، همیشه نیات ما و تصمیم ما در دو راهی بودن یانبودن با حسین زمان است و اعتقاد داریم 14 معصوم «کُلُهُم نُورٌ واحدند»، بین امام عصر(عج) و ابی عبد ا....(ع) در سنت با ادای تکلیف «هل من ناصر» امام فرقی نیست و ندای «هل من ناصر» همیشه در عالم هستی به پاست ، یک روز در کربلا ، یک روز در شلمچه  ، یک روز در آن بیابانها یک روز هم در خیابانهاست ! بر طبق «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» هر انسانی در وسط معرکه آزمونهای الهی است و حجت خدا در روی زمین که امروز بقیه ا.... الا عظم(عج) روحی له الفداست.

و امروز در تداوم امامت و ولایت ،ولی فقیه وجود دارد که معتقدیم مقام معظم ولایت ، نائب امام عصر(عج) است روزی آقا روح ا... رحمه ا... و امروز آقا سید علی ، در تداوم اطاعت و ولایت از امام مهدی (عج) یک جنگی بود در کربلا و جنگی بود در دشت پر از بلای شلمچه و امروز یک جنگی در قلوب ما ، روزی دنبال تصرف خاکریز بودیم و امروز باید دنبال تصرف عقول و قلوبی باشیم که دشمن ربوده است  ، همیشه این نبرد نا برابر ادامه دارد و معمولا هم در تاریخ شیعه این نبرد نا برابر است، 72 نفر و آن همه سپاه ، رسول خدا و آن همه کفار ، 4 تا بچه بسیجی و آن همه تانک و انتهای آن همیشه به «ما رأیتالاجمیلا» ختم می شود . زیبایی های قدرت خدا و عبودیت بندگان و تجلی ولایت پذیری سربازان ولایی دراین نبردها مشخص شده است که آن وقت مشخص می شود چرا حضرت حق فرمود : «فتبارک ا... احسن الخالقین».

 در این نبردهای مظلومانه جبهه اهل حق «یادلیل المتحیرین» ثابت شده است.یک جنگی دیروز داشتیم و یک جنگی امروز داریم که در " میان این جنگ با جنگ قبلی تفاوت از زمین تا آسمان است و به همین دلیل این جنگ جهاد اکبر است.و قطعا اجر و سختی های آن بیشتر است. در این جنگ نیز باید برای خدا قدم زد و دکان و مغازه باز نکرد، تا با لطف حق بتوان تصرف عقول و قلوب کرده و آدم ها رامتحول کرد. " ادامه همین نبردهای عاشورایی و نابرابر ادامه عبودیت و حقانیت جبهه حق این نبردها ادامه دارد یک روز جبهه ، دانشگاه بود و امروز دانشگاه ، جبهه است و این یعنی راه ادامه دارد .یک روز رفتیم جبهه در جوار شهدا و امروز شهدا ء آمده اند در دانشگاهها در جوار دانشجویان تشیع و تدفین شدندو این یک راه و معبر است . یک روز امام حسین(ع) نامه می نویسد به حبیب با این مضون که «الی الحبیب من القریب» که یعنی حبیب بیا ... و امروز هم این نامه هنوز هم هست امروز هم در صحبتهای آقا این مضمون را در عین مظلومیت اما با صلابت و اقتدار می بینید.

* حاج آقا به نظر شما آن جنگ با این جنگ چه وجوه افتراقی دارد؟


* دیروز هم از آقا سید روح ا... می شنیدیم که ای کربلاییان به پا خیزید امروز عاشوراست . بچه بسیجی ها یا علی گفتند و عشق آغاز شد و به حکم ولایت و فقاهت و رهبری به جبهه ها رفتند تا شهادت . در آن جنگ آتش داغ جنگ گرم را هشت سال بدست گرفتند. عده ای شهید ، عده ای جانباز ، عده ای مفقود و عده ای اسیر شدند تا آن جنگ سرد شد. هر چند دنیا به گرمی سوختن دل بچه ها و دل مادران شهدا و یتیمی دختران و پسران و بیوه شدن همسران تازه نامزد شده گرم شد. حزب ا.... لبنان و دیگر هسته های مقاومت در عالم هستی و امروز بیداری اسلامی به ثمره خون شهیدان ماست و نفس گرم امام و مدیریت حضرت آقا .پس بچه ها در آن جنگ به تکلیف خود خوب عمل کردند که من بارها گفتم که شهدا به امام عصر و ولایت راست گفتند و به شهادت رسیدند که خدا به ایشان گفت «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک...»

* امام در پیام قطعنامه جملات عجیبی راجع به جنگ دارد مثلا ما در جنگ یه لحظه نادم نیستیم .....

* بله درست است اما بنظرم اگر امام گفت ما در جنگ انقلابمان را به دنیا صادر کردیم ما در جنگ یک لحظه نادم و پشیمان نیستیم ... آن جنگ یک دانشگاه تمام عیار انسان سازی بود ، جنگ نبود قطعه ای از بهشت بود که امروز جمعیتهای عظیم از جوانان در آن بیابانهای شلمچه و فکه ، میمک ، سومار و بازی دراز حضور یافته و خاک تبریک می برند یا حتی یک تکه استخوان آن بچه ها در تشیع در شهر ها چه غوغایی می کند و تک تک آن بچه ها و مشهدشان به قول امام راحل امروز دارالشفاء عاشقان و عارفان شده است  ،دارالشفاء نه درمانگاه و می بینیم که مریض لاعلاج از مدفن شهدا شفا می گیرد و به قول آقا این شهدا امامزادگان عشقند.

آن جنگ زیبا تمام شد ظاهرش جام زهر و قطعنامه شد. به ظاهر شام بود و سر حسین(ع) به نی، به ظاهر حسین(ع) از اسب بر زمین افتاد ولی در باطن این بود که صدای حسین(ع) بر همه مأذنه ها به پا شد. هر چند حسین(ع) سرش به نی شد. ظاهرش آقا روح اله جام زهر نوشید هر چند جام زهر را خودی می دهد ولی تیر را دشمن می اندازد ولی چون برای خدا بود، خدا «رفع ا... رایه العباس» کرد. خدا نام و یاد خمینی را جهانی کرد اما کو صدام؟ کو فهد؟ کو مبارک و قذافی؟ کو کشته های عراق؟آن جنگ زیبا تمام شد ولی به ظاهر دنیا ذائقه همه تلخ شد ولی اصل جنگ تمام نشد و جنگ دیگری به پا شد که من معتقدم در طول آن جنگ نبود. از نوع گرم " این جنگ و نبرد نا برابر رسانه ای ، تکنولوژیکی ، هالیوودی اینترنتی ماهواره ای مبتنی بر شهوت ، شبهه، شهرت، شغل، کاسبی مادی و دنیوی را باید از نگاهی خیر دید و نگاهی دیگر به آن کرد. " به نرم مبدل شد چون ما در آن جنگ انسانهای بزرگی را تربیت کردیم اصلا جنگ نبود جهاد فی سبیل ا... بود و جهاد دری است از درهای بهشت که خدا به سوی خاصان خود می گشاید.

* رمز موفقیت ما در جنگ گرم چه بود؟


* ما به انسانهایی از جنس «بنیان مرصوص» رسیده و فتح الفتوح کردیم و در حین اینکه بسیاری در آن جهاد حضور داشتند بسیاری نیز از آن طفره رفته و کناره گیری کردند و در جای دیگر خزیدند و لمیدند و چریدند و درسهایی را نزد شیطان فرا گرفتند و در محضرش تلمذ کرده و آموختند که اگر در بخش سیاسی آن بخواهیم بگوییم امام گفت قطعنامه را می پذیرم و بر آیندگان معلوم خواهد شد و فکر میکنم برخی از آن آیندگان را در فتنه 88 به عینه دیدیم.چه آن شیطانهای انسی سیاسی و فکری و عقیدتی و چه شیطانهای جنّی همه دست به دست هم دادند که فضای زیبایی را که در جنگ سخت بدست آورده بودیم از بین ببرند ، ما در جنگ سخت با نگاه نرم پیروز شدیم و در آن دود و آتش و سنگر و گلوله با نگاه نماز شب و گریه و توسل و خلوت و قبر و تفکر پیروز شدیم. و دشمن چون فهمید آن دانشگاه انسان سازی و گفتمان برتر در جنگ بود که آزادگان دنیا را به حرکت وا داشت آن باید مورد هجمه قرار بگیرد به شکل آتش باری به همین دلیل کنار کشیدگان از جنگ سخت در گوشه ای مشغول کشیدن نقشه و توطئه شدند.

*چرا امام گفت نگذارید بچه های جنگ به فراموشی سپرده شوند؟


* اگر امام گفت نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره به فراموشی سپرده شوند منظورش فقط احترام ظاهری نبود بلکه به این مفهوم نظر داشت که چه کنیم این گفتمان به فراموشی سپرده نشود.بعد از جنگ ، دشمنان نظام تمام توانشان را گذاشتند که دست آورد های جنگ ، در هاله ای از ابهام و فراموشی قرار گیرد و آن نگاهزیبا ، خداگونه ، اسلامی ، ایثار گرانه و برای خدا زیستن از جامعه حذف شود. دشمن وقتی دید آن معبر نورانی بسته شده است توان خویش را برای حذف این تفکر به کار بست تا آثار و برکات آن نگاه را از بین ببرد و این گفتمان را تعطیل کند. و دیدیم که نفوذی ها درون خانواده انقلاب در سال 70 و 72 جامعه را به اسم دولت سازندگی می خواستند در کیش زنده کنند، سر از تغییر رفتار مسجد محور به فرهنگسرا محور در آوردیم مسجد و برکاتش تبدیل شد به فرهنگسرا و معضلاتش، فرهنگسرا ایجادش حکمت داشت. تغییر سبک زندگی شهری به نوع خاصی از آپارتمان نشینی و سبک خاص مصرف گرایی و ورود بی رویه کالاهای خارجی غیر ضروری کاملا حساب شده بود . آنها حکیمانه کار کردند و یکدفعه دیدیم نسل جدید مدارس ما از ابتدایی تا دبیرستان دریافت هایی را از این نگاه گرفت که هیچ ارتباطی با گفتمان نسل 57 نداشت. به طور قطع شکاف فرهنگی را رقم زدند که توسط عناصر آمریکا و انگلیس دوره دیده دولت های کارگزاران و اصلاحات آن آدم های بی ریشه بی ریش و ریشدارهای بی ریشه عملیاتی شد.

* رهبری فرزانه ما از سالیان قبل رصد دقیق " یک روزی بچه ها در جزایر مجنون به عشق لیلی جماران مردانه ایستادند، همت ها سر دادند و خرازی ها دست. در نتیجه ما باید قوی وارد عمل شویم اگر به روش سید الشهدا پابندیم به قول شهید میثمی "میزان امکانات ما نیست مقدار اتصال ما به خداست". " جنگ نرم را انجام می داندند اما خیلی ها غافل بودند.

* بله آقا از همان ابتدا این مساله را دریافتندو با کلید واژه هایی مانند تهاجم، شبیخون ، جنگ همه جانبه ، ناتوی فرهنگی ، روزنامه های زنجیره ای و ... برایمان در طول سالیان متمادی سخن می گفتند و به تبیین مشغول بودند، تا اینکه اعلام کردند جنگ همه جانبه نرم شروع شده است و خودشان نیز چفیه را بر گردنشان انداختند. پس جنگ دیگری آغاز شد و آقا شروع کردند به ترسیم و تبیین آن در ابعاد مختلف فکری و علمی و سیاسی و اجتماعی برای ما و در گفتارهای گوناگون بیانات مهمی را ایراد کردند.

ما در جهاد اصغر با جهاد اکبر پیروز شدیم با گریه و توسل و ذکر و نماز شب و حال هم در جهاد اکبر فعلی با جهاد کبری پیروز خواهیم شد و لاغیر. خدا با هیچ کس صیغه برادری نخوانده است ، باید باورمان شود در جنگی همه جانبه و نفس گیر هستیم به یک معنا «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» قرار است کربلاییان بار دیگر امتحان شوند.  فرق بزرگ این جنگ با جنگ قبلی این است که ما در جنگ قبلی از مردم جدا شده و در خاکریز بودیم و به دشمن مشخصی تیر اندازی می کردیم ولیدرجنگ امروز در وسط مردم و با مردم هستیم و برای دشمنی که از هر طرف مشغول است درگیر هستیم. میان این جنگ با جنگ قبلی تفاوت از زمین تا آسمان است و به همین دلیل این جنگ جهاد اکبر است.و قطعا اجر و سختی های آن بیشتر است. در این جنگ نیز باید برای خدا قدم زد و دکان و مغازه باز نکرد، تا با لطف حق بتوان تصرف عقول و قلوب کرده و آدم ها رامتحول کرد.

* به نظر شما صحنه نزاع جدید چه ویژگیهایی دارد؟


* باید بدانیم در این جنگ نا متقارن و پر آتش همه نوع رسانه و سلاح و دروغ و زور و زر و تزویر و پول را بکار بسته اند وحتی خود شیطان با تمام توان وارد میدان شده استاین را باید از چند زاویه دید. دشمن فهمیده بود  از کجا ضربه خورده است . از تغییر امیال ، افکار و سبک زندگی انسانها به سمت خدا و خوبی ها.

از زاویه دیگر شاید شهدا «لتراب مقدمه الفداه» شده اند، آقا امام زمان (عج) صاحب این دنیا و عالم است. و قطعا بسیاری از بلاها برای رشد و کمال انسانهاست پس میتوان از دریچه ای دیگر هم به این دو جنگ نگاه کرد. شاید در این نبرد نابرابر همه جانبه گفتمانی، عقیدتی ، زر و زور و تزویر و فتنه و فساد و شبهه  و فجور، عده ای «مستشهدین بین یدیه» تربیت شوند. ما نباید فقط در نقطه ای که خودمان هستیم به جنگ نرم نگاه کنیم گاهی اوقات که از منظر آقا که در دکل دیدبانی رصد جنگ هستند نگاه کنیم افق بسیار روشنی را درک می کنیم و شاید برخی از این رعد و برق ها و سیاهی ابرها خبر از آسمانی رنگین کمانی و بارانی لطیف می دهد به همین دلیل این جنگ و نبرد نا برابر رسانه ای ، تکنولوژیکی ، هالیوودی اینترنتی ماهواره ای مبتنی بر شهوت ، شبهه، شهرت، شغل، کاسبی مادی و دنیوی را باید از نگاهی خیر دید و نگاهی دیگر به آن کرد.

به نظرم راهی جز سید الشهدا نداریم و سبک و سیاق آنان مانند اخلاص، ایمان، اطاعت پذیری ، امام گفته است جزایر " شهدا نمی پذیرند که این جنگ زمان داشته باشد مثلا در دوران مجردی و دانشجویی فرد، در دوران بیکاری فرد و حال و هوای بسیجی و دور هم بودن رفقا . فرد اگر بگوید من بعد از فارغ التحصیلی کار دارم زندگی دارم، شرکت دارم .... نمی شود. " باید حفظ شوند . یک روزی بچه ها در جزایر مجنون به عشق لیلی جماران مردانه ایستادند، همت ها سر دادند و خرازی ها دست. در نتیجه ما باید قوی وارد عمل شویم اگر به روش سید الشهدا پابندیم به قول شهید میثمی "میزان امکانات ما نیست مقدار اتصال ما به خداست". البته با این مدل ، پیروزی ما قطعی است چرا که «فان حزب ا... هم الغالبون». ولی اگر حزب نفس باشیم ماجرا فرق می کند و شکست ما قطعی است. و اعتقاد ما این است که در این جنگ نرم خود شیطان صحنه را مدیریت می کند . بسیار دقیق و حساب شده والّا جماعت فاسق فاجر آلوده جنایتکار، کم عقل تر از این هستند که برای بچه شیعه نقشه بکشند و قطعا بقیه ا... الاعظم(عج) با اعوان و انصارش این جنگ را تنها رها نکرده است و یاری می کند . مهم این است که چه کسی اعوان و انصار ایشان باشد. ما باید در این جنگ نرم با ایمان تر و محکم تر از رزمندگان جنگ قبلی وارد عمل شویم و خدا حتما نصرت خواهد کردچرا که «ان مع العسر یسرا» و ما هر چه به قله ظهور نزدیک تر می شویم هوا رقیقتر می شود و به ریه برخی ها نمی سازد! نبرد نابرابر اقتصادی، علمی ، عقیدتی، مدیریتی همه با هم در جریان است . در دنیا یک شیطان وجود دارد و یک حق. یک طرف بندگان خدا و طرف دیگر، شاگردان شیطان ، یک طرف آمریکا و طرف دیگر ایران، باید برای جوانان ترسیم شود که نبرد آخر الزمانی آغاز شده است و باید ترسیم شود که تو ای جوان در پازل قبل از ظهور در کجا قرار گرفته ای و نقشت چیست؟

*افسران نبرد نرم چه باید بکنند؟


* باید برای افسران جنگ نرم این مقدمه تعریف شود که در دانشگاهی که جبهه است جای شما کجاست، و شهدا نمی پذیرند که این جنگ زمان داشته باشد مثلا در دوران مجردی و دانشجویی فرد، در دوران بیکاری فرد و حال و هوای بسیجی و دور هم بودن رفقا . فرد اگر بگوید من بعد از فارغ التحصیلی کار دارم زندگی دارم، شرکت دارم .... نمی شود. گروهی باید قطعا در یگان های این جنگ حضور پیدا کنند اگر جبهه از نیرو اشباع شد واجب عینی کفایی می شود. الان به اعتقاد ما حضور واجب عینی است با اتکا به نظرات آقا که ولی و مجتهد و فقیه و مرجع ماست . پس جنگ نرم برای زمان بسته ای نیست و این باید تبیین شود . افسران جنگ نرم باید مبدل شوند به ژنرال های جنگ ما ، موسسات فرهنگی کوچک ما باید به کارتل های جنگ نرم مبدل شوند و مجتمع های عظیم و سازماندهی شده ایجاد شوند. و این جنگ با خون دل و جراحت های روح و شاید با خون سر اهل حق به پیروزی و ثمر خواهد رسید.

در دنیا حاکمیت خدا بر همه قلوب ثابت خواهد شد و افسران جنگ نرم باید خودشان را آماده کنند، از خود بگیر تا خانواده شان، از جمعشان تا دانشکدهشان و دانشگاهشان و حتی شهر و دیار و روستایشان. کلا در محدوده جنگ نرم تلقی می شوند. بیداری اسلامی امروز شروع شده و اروپا و آمریکا را هم در خواهد نوردید و ما باید برای تحولات گسترده تری آماده باشیم.

در زمان جنگ سخت زندگی زیر سایه جنگ بود یعنی بچه ها ازدواج می کردند با نگاه جنگ، سر کار می رفتند با نگاه جنگ، امروز هم باید همه چیز با نگاه جنگ نرم باشد والا پیش نخواهیم رفت.
منبع: ?فصلنامه آرمان گرا شماره هشتم - بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله?