وقتی امام خمینی(ره) رهبر انقلاب را در دو راهی گذاشت/ رهبری چه کر
یکی از نقاط عطف در تاریخ انقلاب، سکوت همراه با تامل آیت الله خامنه ای و تبعیت از ولایت فقیه ایشان، در زمان حیات رهبر فقید انقلاب اسلامی می باشد؛ امری که پندهای فراوانی را برای کارگزاران و رجال سیاسی امروز نظام در بر دارد و برای بسیاری از آنان که جلوتر از ولی زمان خود حرکت می کنند می تواند به مثابه درسی عبرت انگیز باشد.
انقلاب اسلامی در ابتدای پیروزی با مسائل زیادی مواجه بود، از جملهی آنها اختلافهای بنیصدر و حزب جمهوری اسلامی بود که به مرور شدت گرفت. به تدریج بنیصدر، مرکز و محور تجمع نیروهای لیبرال و غیرمعتقد به ولایت قرار گرفت. بنابراین میتوان گفت به تدریج دو جبههی کلی شکل گرفت. البته گروهها و گروهکهای مختلف در داخل کشور فعالیت داشتند، ولی با یک نگاه کلی میتوان گفت در طول زمان نیروهای مختلف به تدریج بنیصدر را به عنوان شخصی پیدا کردند که میتوانند حول او جمع شوند و با توجه به پایگاه قانونی و مسئولیتهای او به اهدافشان دست پیدا کنند.
مسائلی که در ابتدا بین حزب جمهوری اسلامی و بنیصدر وجود داشت حول مسئلهی مجلس و بعد از آن مسئلهی نخستوزیری بود. البته زیربنای این اختلافها تفاوت در دیدگاههای دو طرف بود. بنیصدر در پی آن بود که اشخاصی با تفکرهای غیرولایی و با گرایشهای غربگرایانه در کشور روی کار بیایند و مسئولیتهای مختلف را بر عهده بگیرند؛ حال آن که مسئولان حزب جمهوری اسلامی، از جمله شهید «بهشتی»، شهید «باهنر»، آیتالله «خامنهای» و آقایان «هاشمی رفسنجانی» و «موسوی اردبیلی»، در کنار دیگر اعضای شورای مرکزی حزب، در پی این بودند که افراد متعهد و پایبند به ولایت مسئولیتها را بر عهده بگیرند و سیاستها، افکار و عقاید امام(رحمتاللهعلیه) در کشور جاری شود.
با اقدامهای بنیصدر، به تدریج این اختلافها بالا گرفت. از طرف دیگر، کشور در موقعیت بسیار خطرناک و حساسی قرار داشت. در کنار مسائل داخلی، جنگ تحمیلی کشور را در شرایط بسیار حساسی قرار داده بود. اگر سخنانحضرت امام(رحمتاللهعلیه) را به عنوان رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی مرور کنیم، میبینیم که ایشان مرتب بر حفظ وحدت و دوری از صحبتهای اختلافانگیز تأکید میکنند.
7 اظهارنظر مهم در هفتهای که گذشت؛
سیدحسن: در ایران دستگیر شدم!/ رئیس قضا: آموزش دادهاند اسم مقامات را در دادگاه بیاورند/ نفوذی ایران در ضدانقلاب: با نماینده حزب مشارکت ارتباط داشتم
: هفتهای که گذشت همراه بود با هزاران رویداد مهم داخلی و خارجی که می توان ساعت ها درباره آنها نوشت و صحبت کرد ولی خبرنگار ما 7 اظهار نظر جالب و مهم از 7 نفر را به عنوان «مهمترین» جملات انتخاب کرده است:
1- رهبر انقلاب خطاب به نمایندگان مجلس نهم: در همه دولتهای گذشته و همه دوره های مجلس این تذکر داده شده است که نباید به اسم استقلال مجلس، درباره هر مسئله ای به دولت معترض شد، مجلس اگر نظر مخالفی دارد می تواند با پرهیز از اینگونه برخوردهای غیرمفید، در آن زمینه، قانون بگذارند.(کلیک کنید)
2- سید حسن نصرالله در کتاب خاطرات حمیدداوود آبادی: ممکن است بسیار عادی بنماید اگر بگویم که من در شرایط سختی از عراق فرار کردم. در "نبرد اقلیم التفّاح" هم در محاصره قرار گرفتهام، اما در هیچ جایی بازداشت نشدهام، جز یکجا که اگر بگویم شگفتزده میشوید؛ ایران! آن هم بعد از پیروزی انقلاب و در جمهوری اسلامی!(کیک کنید)
3- روایت استاد دانشگاه امیرکبیر از سفرش به مالزی: در سفری که به مالزی داشتم در یکی از دانشگاهها چون زمینه کار علمی خودم ماهواره و فضا پیماست کمی از دستاودهای ماهواره صحبت کردم. آن زمان ماهواره امید را پرتاب کرده بودیم که واقعاً کار محدودی است کمی توضیح دادم تمام سالن تشویق میکردند. سالن کاملا پر بود.. بیرون آمفی تئاتر فرش انداخته بودند. حتی یک ایرانی بینشان نبود. در آن شهر فقط یک خانوادهی ایرانی بود که دکتری میخواند. احساس غرور آنها به حدی بود که فکر نمیکردند ایران است. احساس میکردند جهان اسلام توانسته این کار را انجام دهد.(کلیک کنید)
4- واکنش احمدی نژاد به دادگاه های فساد اقتصادی و بیمه: فحش دادن به دولت هنر نیست، اگر جرات دارند بروند سراغ همان هایی که اصل کاری هستند.(کیک کنید)
5-آیتالله آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه: با برگزاری علنی دادگاهها، عزم و اراده قوه قضاییه و مسیر معقول، متین و قانونی دادگاه بر همگان روشن شد. هر چند در خود این دادگاهها برخی متهمان به خیال اینکه میتوانند به صرف نام بردن از برخی افراد و مسئولان بدون ارائه دلایل و مستندات از خود رفع مسئولیت کنند اما مشخص است که این مسئله نیز نیرنگ و شگردی جدید برای فرار از اتهامات از سوی آنان است.(کیک کنید)
6-علی کریمی، کاپیتان پرسپولیس درباره قانون سقف قراردادها نیز گفت: این موضوع در سیستمی که در فوتبال ما اجرا میشود باید کاملا روشن شود در ست نیست که بعضی از بازیکنان که در تیم ملی نیستند قراردادهای خیلی خوب ببندند این مسائل نشان میدهد که زد و بندهایی وجود دارد و فکر میکنم هر بازیکنی میتواند هر چقدر که حقش است بگیرد اما این مسئله باید روش روشنی داشته باشد. (کلیک کنید)
7-جدیدترین نفوذی سیستم اطلاعاتی کشور به ضدانقلاب در سخنانی از ارتباطاتش با برخی عناصیر داخلی و خارجی گفت: اگر بخواهیم آنها را رده بندی کنیم می توان به نوری زاده، فردی به نام (ع. ب)، حزب مشارکت، آمریکایی ها و سعودی ها اشاره کرد که به طور مشخص درسال های 88 و 89 به شکل همزمان تماس خود را با من حفظ کردند.(کلیک کنید)
چرا کلیدواژه اصلی سخن رهبری بازتاب نداشت؟
یادداشتی از سعدالله زارعی درباره بیانات رهبر انقلاب اسلامی در مراسم گرامیداشت بیست و سومین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی رحمهالله.
در نگاه حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، «عزت ملی» کلیدواژهای است که میتوان با آن همهی حرکتها، رفتارها، کنشها و واکنشهای جریانات مختلف داخلی و خارجی را مورد تحلیل قرار داد. از منظر رهبر معظم انقلاب، حضرت امام خمینی رحمهالله احیاگر روح عزت ملی بود و مهمترین هنر ایشان، احیاگری در این عرصهی مهم و اساسی بود.
روح عزت ملی یک ودیعهی خدادادی است که در همهی انسانها هست، اما احتیاج به احیاگری و تحرک دارد. کار انبیاء و اولیاء الهی، احیاگری این روح است که در روایتها از آن به «فطرت» نیز یاد میکنند. همهی انسانها دارای فطرت الهی هستند، ولی این فطرت الهی برای رسیدن به فعلیت، نیازمند تحرک و هدایت و مدیریت است. انبیاء و اولیاء الهی و ائمهی طاهرین همین فطرت خفته را بیدار میکردند و این ودیعهی الهی را به حرکت وامیداشتند.
اینکه رهبر معظم انقلاب عزت ملی را به حضرت امام ارجاع میدهند، به ما کمک میکند که بتوانیم در چیستی روح عزت ملی و چگونگی احیاگری آن، به یک متن جامع دسترسی داشته باشیم که همان سیره و سخن حضرت امام است. امام خمینی رحمهالله یک الگوی زندهی عزت ملی به نام جمهوری اسلامی ایران را در معرض دید جهانیان قرار داده است؛ الگویی که «عزت ملی» را از حوزهی ذهنی محض خارج کرده و یک الگوی زنده و عینی را به جهانیان ارائه نموده است.
مهم این است که الگوی عزت ملی در فضایی قرار گرفته که نظریههای رقیب آن حرفی برای گفتن ندارد. یعنی رقبا متن مورد پذیرشی ندارند که بتوانند روی آن اجماع کنند؛ بر خلاف ما که میتوانیم روی سخن و سیرهی امام رحمهالله اجماع ایجاد کنیم. آنها همچنین تجربهی قابل پذیرشی ندارند که بتوانند افراد را به آن دعوت کنند. تجربهی غرب تعمیق شکافهای اقتصادی، فقر، ظلم، تجاوز، ایجاد جنگها، توسل به شیوهی نظامی برای حل مسائل سیاسی، استفاده از ابزارهای نامشروع و جز آن است. اینها تجاربی است که در تابلوی غرب به صورت برجسته وجود دارد. لذا این تابلو هم قابل ارائه نیست.
غربیها دچار یک خلأ تمدنی شدهاند و به همین خاطر نمیتوانند هیچ حرکت تمدنساز دیگری را تحمل کنند. طرح نظریهی هرمنوتیک توسط گادامر در سال 1938، آخرین زایش فکری تمدن غرب بود. از آن به بعد تقریباً برای یک دورهی هفتادساله ما شاهد نوعی فقدان گفتمان جدید در تمدن غرب بودهایم. این در حالی است که تا پیش از آن، در هر پنج یا شش سال ما شاهد یک حرکت علمی جدید در تمدن غرب بودیم.
همهی اینها در حالی است که در جهان اسلام، یک جریان نوظهور مبتنی بر مبانی غیر مادی –بر خلاف جریانها و نظامات غرب که بر مبانی مادی استوار است– شکل گرفته و رو به گسترش است. این تفکر و تمدنِ مبتنی بر ایدههای الهی هرچه پیش میرود، ظرفیتهای جدیدی را در حوزههای فکری به بشر عرضه میکند و طراوت و زیبایی خود را به دنیا نشان میدهد. در واقع پیری و عقیمی تمدن غرب همزمان شده است با جوانی و زایش تمدن اسلامی و این مسأله غربیها را بهشدت دچار وحشت کرده است. آنها نگران یک شکست بزرگ تمدنی هستند.
بنابراین غرب همهی تلاشش را به کار گرفته تا شاید بتواند مانع حرکت اسلامی شود و اگر هم نتواند، حداقل سعی میکند فرصت و زمان بهینه را از حرکت رو به جلوی این جریان بگیرد تا در خلال آن بتواند مشکل نازایی تمدن خود را حل کند.
دنیا در این پیچ تاریخی از یک طرف نفرت عجیبی نسبت به نسخه و تجربهی غرب دارد و از سوی دیگر، خاطرات بسیار مثبتی از نسخه و تجربهی جمهوری اسلامی دارد. این به ما کمک میکند تا با قاطعیت بیشتری بر مشی خودمان تأکید کنیم و امیدوار باشیم که از طریق پیگیری و ادامهی این تجربه، قلهها را فتح کنیم و به نقطهای برسیم که دنیای استکبار از آسیب رساندن به جمهوری اسلامی و مردم ایران مأیوس شود.
عزت ملی ما یک نمونه از نسخهای است که در عرصهی بینالمللی میتواند مخاطبانش را پیدا کند و بشریت را نجات دهد و مسائل جهان را حل و فصل کند. با این حال ما شاهد بودهایم که رسانههای نظام سلطه در بازتاب سخنان رهبر انقلاب اسلامی به بسیاری از نکات اشاره کردند، اما به «عزت ملی» که همهی اجزای سخنان رهبری برآن استوار بود، اشارهای نداشتند، زیرا اگر این پیام در سطح دنیا بازتاب پیدا کند، توجه اذهان و افکار عمومی و ملتها را برمیانگیزد و این چیزی نیست که غربیها بتوانند تحملش کنند.
امروزه تلاش بسیار گستردهای در سطح بینالمللی صورت میگیرد تا هویت قیامهای مردمی بیداری اسلامی مخدوش شود و از طریق صدور شناسنامههای جعلی، هویت این جنبشها از بین برود. البته در این خصوص کمتر تبلیغ میشود که به هر حال پیام و کلام اصلی و هویتطلبانهی این جنبشها همانا اسلام است. بسیاری از محققین بر این نکته تأکید دارند که این خیزشها را مردم مسلمان بهوجود آوردهاند. مسلمانان نیز تردید ندارند که دینشان جامع و پاسخگو در همهی عرصههای دنیوی و اخروی است. همچنین تردید ندارند که باید به سمت تحقق اهداف دینی حرکت کنند. چهبسا نتایج انتخابات در دو کشور تونس و مصر نیز اثبات همین نکتهی کلیدی است که مایه و گوهر اصلی این خیزشها، همانا احیای هویت اسلامی و ابراز آشکار و افتخارآمیز دینمداری است.
khamenei.ir
پس نوشت : برای درک بهتر این نوشته پست زیر را هم بخوانید. بازتاب سخنان رهبری در رسانه های خارجی
بازتاب سخنان امام خامنه ای (دام ظله) در رسانه های خارجی
*خبرگزاری فرانسه: "رهبر ایران گفت هرگونه اقدام اشتباه اسرائیل مانند «صاعقه» بر سرش فرود میآید."
*بی بی سی: "آیتالله خامنهای: غربیها در مورد برنامه اتمی ایران دروغ میگویند."
*خبرگزاری رویترز: "مسأله هستهای ایران در رأس تحولات جهان قرار گرفته و آنان مغرضانه از عبارت سلاح هستهای استفاده میکنند... تا توجهها را از مشکلات داخلی آمریکا و اروپا منحرف کنند."
*ترندنیوز: "آیتالله خامنهای در سخنرانی خود که از تلویزیون ایران پخش میشد گفت که تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و تحریمهای یکجانبه اتحادیه اروپا بر ایران تأثیر نمیگذارد."
*سی.ان.بی.سی: "رهبر ایران گفت که «اسرائیل» امروز از هر زمان دیگر ضعیفتر است."
*خبرگزاری آلمان: "رهبر ایران تأکید کرد که قدرتهای جهانی از ایران هستهای هراس دارند اما آن ها باید از ایران اسلامی هراس داشته باشند که نه تنها در سی و سه سال گذشته بدون پشتیبانی آمریکا دوام آورده است بلکه در تمامی زمینهها پیشرفت کرده است."
*آسوشیتدپرس: "رهبر عالی ایران میگوید که تحریمهای غرب منجر به توقف پیشرفتهای ایران نشده بلکه نفرت از غرب را در قلوب مردم ایران عمیقتر میسازد."
*بلومبرگ: "رهبر ایران گفت: ایران میتواند بدون وابستگی پیشرفت کند. ایران اثبات کرده است یک ملت، بدون وابستگی به آمریکا یا قدرتهای دیگر و حتی با دشمنی با آمریکا میتواند به پیشرفتهای اصیل دست پیدا کند."
*پایگاه خبری استرالیایی بیزینس اسپکتیتر: "رهبر ایران در سخنرانی امروز ادعای غرب در مورد نظامی بودن برنامه هستهای ایران را رد کرد و آن را دروغ خواند."
*لبنان الآن: "انقلابهای منطقه با هدف بازگشت به عزت ملی صورت گرفت."
*پایگاه لبنانی النشره: "آیتالله خامنهای در سخنرانی امروز خود از میان کشورهای منطقه "تاکید ویژهای" روی «مصر» داشت."
*شینهوا: "رهبر ایران: تحریم ها هیچ تأثیری بر ایران نداشته است بلکه سبب نفرت بیشتر مردم ایران از غرب شده است. آیت الله علی خامنه ای تحریم های غرب علیه ایران را بی تأثیر دانست.”
*المنار: "ماجراجویی رژیم صهیونیستی علیه ایران همچون صاعقه ای است که بر سر این رژیم فرود می آید."
*مصریالیوم: "رهبر ایران تبلیغات غرب و آمریکا علیه ایران را «حماقت» دانست."
جروزالم پست: "آیت الله خامنه ای: تهدیدهای اسرائیل به حمله نظامی نشان می دهد این رژیم پس از سقوط حسنی مبارک چقدر آسیب پذیر شده و از هر زمان دیگر ضعیف تر شده است."
*فرانس24: "آیت الله خامنه ای: آمریکا و غرب برای پوشاندن مشکلات اقتصادی خودشان مسأله تهدید سلاح اتمی ایران را مطرح می کنند تا افکار عمومی را منحرف کنند."
*رویترز: "آیت الله خامنه ای: کاری که آمریکایی ها و غربی ها انجام می دهند دیوانه وار و احمقانه است زیرا می خواهند با بزرگ کردن مسأله هسته ای مشکلات خود را بپوشانند."
*رادیوفردا/ *رادیوزمانه/ *رادیوفرانسه/ *وب سایت مردمک: "آیت الله خامنه ای: حمله اسرائیل مثل صاعقه بر سر خودش فرود می آید."
*الجزیره: "آیت الله سیدعلی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران: "سران رژیم صهیونیستی به خوبی می دانند که امروز بیش از هر زمان دیگری آسیب پذیر هستند و هر قدم کج و یا حرکت ناشایست آن ها، همانند صاعقه بر سر خودشان فرود خواهد آمد.”
پس نوشت: اگه دیر مطلب را گذاشتیم ببخشید گیر امتحانات دانشگاهیم
یک شایعه با جامعه ایران چه کرد؟
:شایعات و منابع غیر موثق و نامرئی، ستون فقرات مکالمات جامعه ایرانی را از سطوح بالا تا پایینترین سطح در بر گرفته است.
اصطلاحاتی همچون «شنیده شده است»، «گفته میشود »، «معلوم است »، «هر کسی میداند» و... از جمله تکه کلام هایی است که هر روزه از زبان شهروندان ایرانی شنیده می شود و همه اینها نشان از وجود گسترده شایعه و شایعات در درون جامعه ایرانی دارد.
ماجرای انداختن لوگوی یکی از شرکت های بزرگ آمریکایی بر روی کره ماه چند روزی بود که فکر جوانان ایران را به خود مشغول کرده بود و در شبکه های اجتماعی بحث های متواتری در این باره انجام می شد. این خبر به شکلی در شبکه های اجتماعی فیس بوک و توییتر در یک هفته گذشته منتشر شده بود که به عنوان پر مخاطب ترین موضوع مورد بحث آنها قرار گرفته بود. خبری که اساس آن و منبع انتشار مشخصی نداشت اما به سرعت در شبکه های اجتماعی فراگیر شده بود.
این موضوع سوژه یکی از خبرگزاری های داخلی ما نیز شده بود بطوری که سایت منتسب به یک نهاد دانشگاهی خبر را کار کرد و تا آنجا پیش رفت که چند مصاحبه با کارشناسان و اساتید تبلیغات و روابط عمومی هم انجام داد اما بعد از شایعه در آمدن آن خبر را حذف کرد.
حتی شنیده شد که در یکی از دانشگاههای کشور دانشجویان که جزو اقشار تحصیل کرده و آکادمیک هستند تا پاسی از شب در صحن دانشگاه به تماشای آسمان نشسته بودند تا از این واقعه دیدن کنند. اما بعد از ساعت ها مشخص شد که خبری از این واقعه تاریخی نیست و تنها این یک خیزش تبلیغاتی و بدون هزینه برای این شرکت بوده است. اینها همه بهانه ای شد تا ما به سراغ «تاثیر شایعه بربافت جامعه ایرانی برویم».
متاسفانه شایعات و منابع غیر موثق و نامرئی، ستون فقرات مکالمات جامعه ایرانی را از سطوح بالا تا پایینترین در بر گرفته و اصل بر این است که بیشتر مکالمات بنا بر شایعات است و نه سخنان مستدل و منطقی؛ اما چرا اساس مکالمات جامعه ایرانی بر پایه شایعه بنا شده است؟!
بنا بر این گزارش، وجود فرهنگ شفاهی و انتقال سینه به سینه اخبار و حتی تجربیات انسانی ایران، یکی از ریشههای تاریخی وجود شایعه در جامعه ایرانی است. افراد جامعه ایرانی، هماکنون نیز اصولا عادت به صرف وقت برای خواندن اخبار و مطالب از منابع نوشتاری و اصلی نداشته و عموما تمایل دارند در فرصتی کوتاه و در مکالمهای مختصر، اطلاعات خود را از دیگران گرفته و آن را به روز کنند؛ بنابراین، ممکن است در این فرایند، یک خبر با هزاران تفسیر، منتقل شده و سرانجام با شاخ و برگ زیاد به شایعهای تبدیل شود که اذهان را مدتها به خود مشغول کند.
افزون بر این، نبود منابع رسمی درباره اخبار ،به ویژه اخبار خاص سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، بساط شایعه را در جامعه افزایش داده است. هنگامی که در جامعهای، راههای دریافت اخبار محدود و غیر متنوع باشد، اخبار ناسالم و شکسته ـ بسته در اختیار مخاطب قرار می گیرد و زمینه ظهور و وجود شایعه را در جامعه تقویت می کند.
شاید بتوان یکی از بهترین مثال ها در زمینه تاثیر شایعه در جامعه ایرانی را «شبهه تقلب» در انتخابات سال 88 دانست که با ایجاد یک رپرتاژ رسانه ای از سوی رسانه های داخلی و خارجی از جمله بیبیسی انگلستان در عرض چندین ماه بصورت متوالی و در چند ساعت روز انتخابات از شروع تا پایان باعث ولوله ای در جامعه شد و روشن شدن فضا و متوجه شدن مردم نسبت به شایعه بودن موضوع چند وقتی به طول انجامید.
در اینجا نقش رهبران فکری در جامعه را باید مورد توجه قرار داد. رهبران فکری که افرادی تاثیرگذار در اشاعه افکار و اندیشه ها هستند و در ادبیات ایرانیان به عنوان "نخبگان جامعه" معرفی می شوند، در جهت دهی این شایعات و یا بر ملا کردن آنها نقش دارند. چنانچه به اذعان همه کارشناسان تبیین فضای بعد از انتخابات 88 توسط رهبر انقلاب بیشترین کمک را برای شناخت فتنه و رفع شبهه تقلب در جامعه ایران داشت.
رهبران فکری نقش های متعددی را در افکار عمومی دارند که تنوع آن بسته به نوع گروه؛ متفاوت است. برای مثال در ایجاد شایعه تقلب در انتخابات 88 نیز مواضع برخی از نخبگان موثر بوده است.
ایجاد کمیته ای برای صیانت از آرا در مقابل شورای نگهبان این شایعه را در جامعه نسبت به سلب اعتماد از شورای نگهبان ایجاد کرد.
اظهار نظر عفت مرعشی صبح روز رأی گیری که گفته بود:"اگر تقلب شد مردم به خیابان ها بریزند" و کنفرانس خبری موسوی دو ساعت قبل از پایان رأی گیری و اعلام پیروزی و اتصال این دو اظهار نظر از دو نخبه سیاسی ایجاد شایعه کرد. این موضوع توسط دیگر نخبگان دامن زده شد و شایعه با شاخ و برگ بسیار در جامعه منتشر شد.
و یا مصاحبه بی بی سی فارسی با زهرا رهنورد و استدلال او بر اینکه لر ها به دامادشان رأی می دهند و ترک ها به پسرشان این شایعه را که "پس چه کسی به احمدی نژاد رای داده است در اذهان بوجود می آورد؟" و خود باعث بازتولید شایعه و نشر آن می شود. در این میان نقش رسانه ها نیز در غبار آلود کردن فضا اهمیت پیدا می کند و می تواند قدرت تحلیل را از افراد بگیرد همچون کاری که بی بی سی فارسی در ایام فتنه انجام می داد.
بحث دومی که در شیوع یک شایعه و یا جلوگیری از انتشار شایعه می توان مطرح کرد وجود رسانههای گسترده؛ اعتماد و یا عدم اعتماد به آنها است. از آنجا که هیچ گاه اعتماد کامل و دوطرفه بین شهروندان و رسانه ها بوجود نمی آید، اخبار و اطلاعات به صورت ناقص و از مجاری خاص به صورت تدریجی منتشر می شود و تا هنگامی که اخبار از مجاری قانونی و عرفی، درست در اختیار مردم قرار گیرد، در ارتباط با خبر شایعات فراوانی ساخته و پرداخته می شود و هنگامی هم که خبر، درست منتشر می شود، درستی آن مورد تردید جامعه قرار دارد تا اینکه فرد مورد اعتمادی بر آن اخبار صحه گذارد که در مورد همین فتنه سال 88 تایید سلامت انتخابات توسط رهبری را می توان شاهد مثال گرفت.
افزون بر همه اینها، حرف زدن و مکالمه درباره هر مسألهای، از جمله سرگرمیهای ایرانیان تبدیل شده است و اتفاقا بسیاری از مسائل جدید و اخبار مرتبط با این مسائل در درون محافل عمومی همچون اتوبوسهای شهری، تاکسیها، صفوف نانوایی و اخیرا نیز در شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و... رد و بدل می شود و هر کس بنا بر سلیقه و ذایقه همصحبت خود، مطالب و اخباری را می گوید یا می سازد که او بپسندد و بدین طریق، هر روز بازار شایعه در کشور گسترده و گستردهتر میشود و برای آن پایانی نیست.
مسأله دیگر، امکان غلو و دادن شاخ و برگ های بسیار به واقعیت است. این ویژگی است که باعث می شود هر چه گستره مخاطب شایعه بیشتر می شود، خود خبر هم پرشاخ و برگ تر و جذاب تر گردد و جزئیات بیشتری به آن افزوده شود. از این طریق همه ما در تولید و انتشار شایعه سهیم می شویم.
فعالیت مجدد استاد فتنهگر در دانشگاه شیراز
ندی است که یکی از اساتید فعال در فتنه 88 در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز در کلاسهای درس خود به بیان برخی مطالب سخیف در خصوص روحانیت و مرجعیت در قالب لطیفه میپردازد.
دکتر «الف.الف» که در حال حاضر در بخش حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز مشغول تدریس است، این روزها دوباره به یاد سالهای نه چندان دور فعالیتهای سیاسی خود افتاده است و دوباره در حال جولان دادن اما اینبار در کلاسهای درس است!
میراث فرهنگی تنگنظر نباشد/ لجاجت بر ارتفاع و قفلکردن ساخت و ساز
نماینده مردم شیراز در مجلس با بیان اینکه کسی که خودش در بهترین نقطه شهر زندگی میکند، نمیتواند برای بافتهای تاریخی شیراز نسخه بپیچد، گفت: لجاجت بر ارتفاع و قفلکردن ساخت و ساز چندان هنر نیست.
جعفر قادری امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در شیراز اظهار داشت: این افراد اگر مشکلات مردمی را که در این بافتها ساکن هستند از نزدیک ببینند متوجه میشوند ایدههایشان نه تنها درد مردم را کم نمیکند بلکه بر آن میافزاید. وی افزود: اینکه کسی خودش در بهترین نقطه شهر زندگی کند و بعد برای بافتهای تاریخی و فرسوده نسخه بپیچد، به هیچ وجه صحیح نیست.
انتقاد از ارائه آمار غلط درباره \مهاجرت نخبگان\/ آماری درباره نخ
رئیس بنیاد ملی نخبگان از ارائه اطلاعات نادرست در مورد وضعیت مهاجرت نخبگان انتقاد کرد.
در جلسه 713 شورایعالی انقلاب فرهنگی که سهشنبه 16 خردادماه به ریاست علی لاریجانی برگزار شد، نسرین سلطانخواه گزارشی در مورد وضعیت نخبگان در کشور ارائه کرد.
معاون علمی و فناوری رئیسجمهور گفت: یکی از روزنامههای صبح هفته گذشته در تیتر صفحه اول خود عنوان؛ "المپیاد مهاجرت" را بکار برده است، که همین تیتر موجب ایجاد شائبه در وضعیت نخبگان در کشور شده است.
وی افزود: در گزارشی که در صفحات داخلی این روزنامه درج شده است ادعا شده که از تعداد 225 نفر دارندگان مدال در المپیادهای جهانی، 140 نفر به خارج از کشور مهاجرت کردهاند که این تعداد 62 درصد از کل است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: این گزارش معین نکرده است که این مهاجرت به کدام بازه و مقطع زمانی اختصاص دارد، که این خود یک مغالطه است.
وی افزود: نکته بعدی این است که دارندگان مدال المپیادهای جهانی 461 نفر و دارندگان مدال المپیادهای ملی که تیمهای شرکت کننده در المپیادهای جهانی از بین آنها انتخاب میشوند هم 961 نفر است و اگر این روزنامه میخواست، یک بررسی جامع داشته باشد باید تمام این تعداد را بررسی میکرد.
عضو ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور گفت: ایراد بعدی، منبع این اطلاعات است که به اعتراف خود این روزنامه، منبع اطلاعات صفحات اینترنتی مربوط به نخبگان است که این منبع موثقی محسوب نمیشود.
معاون علمی و فناوری رئیسجمهور ادامه داد: در همین جدولی که در این روزنامه درج شده است، از تعداد 91 نفر که اعلام شده به خارج از کشور مهاجرت کردهاند، افرادی را داریم که در داخل از کشور به فعالیت علمی مشغول هستند و تعداد دیگری هم پس از تحصیل به کشور بازگشتهاند.
سلطانخواه افزود: از بین 461 نفری که دارای مدال المپیادهای جهانی هستند، هم اکنون 225 نفر از بنیاد ملی نخبگان کمک هزینه تحصیلی دریافت میکنند و این یعنی 56 درصد از دارندگان مدال المپیادهای جهانی در داخل کشور هستند.
رئیس بنیاد ملی نخبگان در پایان نیزگفت: ما گزارش کاملی از 4120 نفری که در المپیادهای جهانی تاکنون کسب مدال کردهاند را جمعآوری و وضعیت دقیق تمام آنها را نیز در بنیاد ملی نخبگان گردآوری کردهایم که انشاءالله گزارش کاملی در این زمینه به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه خواهد شد.
نامه نمایندگان شیراز به استاندار فارس
احمدرضا دستغیب، جعفر قادری، ضرغام صادقی و سید حسین ذوالانوار، چهار نماینده شیراز در مجلس شورای اسلامی با ارسال نامه ای به حسین صادق عابدین استاندار فارس، تصمیم اخیر دولت مبنی بر بازگشت سه دفتر وابسته به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور از شیراز به تهران را برای مردم، نمایندگان و استاندار این استان حیثیتی خواندند.
این چهار نماینده مجلس در نامه خود آورده اند: مردم فارس به تصمیمات دولت محترم حساسند. مصوبات انتقال شرکت فلات قاره و نفت مرکزی و حفاری شمال توسط هیات محترم دولت، محقق نشده اکنون سه دفتر وابسته به میراث فرهنگی در دوره قبل از تصدی جنابعالی به شیراز منتقل و تبلیغات گسترده ای انجام، لکن فعلا تصمیم غیرقابل قبول به بازگشت به تهران اتخاذ گردید که برای مردم و نمایندگان و جنابعالی حیثیتی است. لطفا دستور فرمایید این روند متوقف گردد. با سید حسین ذوالانوار نماینده مردم شیراز گفت وگو کردیم تا وی برایمان از از پیامدهای منفی عدم انتقال شرکت های زیر مجموعه وزارت نفت بگوید. شرکت هایی که از سال 1386 طبق مصوبه هیات دولت قرار شد به شیراز بیایند اما 5 سال است خبری از آن نیست. طبق اظهارات نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی عدم انتقال این دفاتر به شیراز باعث شده تا احداث و توسعه 19 فاز گازی عسلویه به افرادی واگذار شود که همگی در تهران هستند و به عبارت بهتر زنجیره قدرت و ثروت توانست به اجرای 19 فاز حفاری چاه در حوزه مشترک گازی ایران و قطر را به نفع خودش رقم بزند. به گفته ذوالانوار گردش مالی هر فاز عسلویه که شامل احداث سکو در دریا، انتقال گاز و میعانات به عسلویه از طریق لوله های انتقال به طول 105 کیلومتر، فرآورش و پالایش گازها می باشد، حدود 4 میلیارد دلار است و شرکت های پایتخت نشین موفق شدند اجرای این 19 فاز را با گردش مالی 76 میلیارد دلار در مشت خود بگیرند. نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی اضافه کرد : علاوه بر پروژه های سنگین مالی که سال هاست به تهرانی ها واگذار می شود، 50 تا 53 درصد منابع بانکی کل کشور هم صرف این استان می شود و در حقیقت شعب بانک ها در هر استان 53 درصد سپرده های مردمی آن استان را به تهران منتقل کرده و صرف توسعه پایتخت می کنند . وی تصریح کرد : شاید دور از واقعیت نباشد که بگوییم اکثر مردم در اروپا به برابری ثروت 99 درصد به یک درصد جمعیت اعتراض دارند ، در ایران هم تا حدودی این روند در حال جاری شدن است و توزیع ثروت در تهران 7 میلیونی با ایران 75 میلیونی نفری برابری دارد و 52 در صد ثروت در دست 7 میلیون تهرانی و 48 درصد باقیمانده در دست سایر مردم ایران است. ذوالانوار با تاکید بر این که بساط سیاست های ناصواب این چنینی باید هر چه سریع تر بر چیده شود ، گفت: نتیجه توزیع ناعادلانه ثروت، فقر است و همان گونه که در فارس دیده می شود این سیاست ها، استانمان را جزو استان های نخست در بحث بیکاری تبدیل کرده و فقر ناشی از آن باعث بروز ناهنجاری های متعدد اجتماعی از جمله اعتیاد ، سرقت، طلاق و...شده است.
حلقه ای دیگر از تجاری سازی شیراز
در ادامهی رشد قارچگونهی مجتمعهای تجاری در شیراز اینبار «بازار بزرگ طلا و جواهر» در چهارراه سینما سعدی و روبروی سینما سعدی در حال ساخت میباشد که تاکنون گودبرداری این مجتمع تجاری نیز انجام شده است.
با وجود ابهام همیشگی چرایی افزایش مجتمعهای تجاری در شیراز، اما در مورد ساخت «بازار بزرگ طلا و جواهر» دو ابهام و سؤال دیگر نیز وجود دارد:
اعطای مجوز به مجتمع تجاری در یکی از پرترافیک ترین چهارراههای شیراز!
اول اینکه با چه رویکردی و به چه دلیل در یکی از پرترافیک ترین چهارراههای شیراز – که از قضا در مرکز طرح محدودهی ترافیک نیز قرار گرفته – مجوز ساخت چنین مجتمع تجاری داده شده و چه دوراندیشی در آن دیده شده است؟
چرا حال که تمام تلاشها برای از بین بردن جاذبههای کاذب در نقاط مرکزی شهر به منظور کاهش سفرهای درون شهری در این محدوده است، میبایست یک جاذبهی جدید دیگر ایجاد شود؟
شهرداری شیراز از یک سو طرح محدودهی ترافیک را به اجرا در میآورد و از سوی دیگر و برخلاف سیاستهای قبلی خود با اعطای مجوز به مجتمعهای تجاری در این محدوده، بخشی از اقدامات خود را به هدر میدهد!
این مجتمع به دلیل موقعیت خود – حتی اگر دارای پارکینگ هم باشد – باز هم با توجه به دو قسمت شدن خیابان قصردشت در این محدوده و وجود تنها 2 لاین عبوری برای خودروها، بدون شک مشکلات ترافیکی این منطقه را دوچندان خواهد کرد!
اشباع مجتمعهای تجاری و رکود مجتمعهای تجاری مجاور!
اما در مورد رشد قارچگونهی مجتمعهای تجاری به خصوص در مرکز شهر باید به این نکته اشاره کرد که ساخت این مجتمعها به گونهای اشباع شده است که 2 مجتمع تجاری که در چهارراه ملاصدرا ساخته شدهاند یکی پس از مدتی به دلیل عدم استقبال تعطیل شده و دیگری هم تنها 3 طبقه از 6 طبقه مجتمع خود را فعال میبیند که حتی فعال نمودن شهربازی و قسمت فود کورت (به محوطهای اطلاق میشود که در آن رستورانها و فستفودهای مختلف در کنار یکدیگر قرار میگیرند) نیز نتوانسته رکود این مجتمع را بازگرداند.
به نظر میرسد مسئولان ابتدا باید به این سؤال پاسخ دهند که علت حرص و ولع آنان برای اعطای مجور به مجتمعهای تجاری در شیراز چیست و اینکه اگر هنوز بر این رویهی خود اصرار دارند حداقل قبل از اجرای طرح ترافیک و همچنین طرح تفصیلی شیراز فکری اساسی درمورد این مجتمعهای تجاری و ترافیک حاصل از آنان کنند تا با بهرهبرداری این مجتمع تجاری شاهد قفل شدن مرکز شهر نباشیم. (شیرازنا)