سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ سیاسی فرهنگی پاتک

چه خبر از «اعتکاف دانشجویی»؟+ جدول

    نظر

طی گزارش سازمان تبلیغات اسلامی همه ساله در حدود 70 درصد جمعیت معتکفین را جوانان تشکیل می دهند و هر سال بر تعداد معتکفین افزوده می شود.

مراسم اعتکاف از روز 13 رجب مصادف با ولادت با سعادت امیرالمومنین آغاز می‌شود و تا 15 رجب سالروز وفات حضرت زینب ادامه دارد معتکفین در این سه روز به مساجد می روند و روزه دار هستند و نباید از مسجد خارج شوند و محفلی است برای خلوت کردن با خداوند متعال.

از احکام واجی این مراسم آن است که باید سه روز باشد، حتما در مسجد جامع برگزار شود و نیز حضور در مسجد مستمر باشد و نباید معتکف مسجر را ترک کند و نیز اگر فردی دو روز اول را در مسجد بماند روز سوم بر وی واجب است که در مسجد بماند و روزه بگیرد و در صورت خروج از مسجد در روز سوم باید برای کفاره این عمل سه روز دیگر را در طول سال انتخاب کرده و در مسجد به طور کامل معتکف شود.

مراسم اعتکاف بعد از انقلاب اسلامی بسیار در ایران رونق گرفته است و ما شاهد آنیم که هر سال بر تعداد مشتاقان این اعمال معنوی افزوده می شود در جدول زیر می توان رشد تعداد معتکفین در سالهای مختلف را مشاهده کرد:

 

سال

تعداد معتکفین

تعداد مساجد

86

60 هزار نفر

---------

87

500 هزار نفر

3247 مسجد در سراسر کشور

88

667هزار نفر

3717 مسجد در سراسر کشور

89

620 هزار نفر

3300 مسجد در سراسر کشور

90

600هزار نفر

3205 مسجد در سراسر کشور

91

750 هزار نفر (امادگی پذیرش این تعداد هست)

3500 مسجد در سراسر کشور


 

این میزان رشد آنقدر چشم گیر بوده است که مقام معظم رهبری در بیانات خود می فرمایند: "خیال می‌کنند که جوانان بی‌دینند جوانان گاهی از پدرانشان دیندارترند این تظاهرات عظیمی که به‌عنوان مسائل مذهبی انجام می‌گیرد این مجالس عظیم مذهبی این دعاها همه نشانه‌ی دینداری جوانان است در این چند سال اخیر در شهرهای مختلف دهها هزار جمعیت که اغلب آنها جوانند دعای امام حسین در روز عرفه را خواندند و زارزار اشک ریختند دلهای این جوانان دختر و پسر پاک و روشن است زود و راحت با خدا ارتباط پیدا می‌کنند."

ایشان می افزایند:  "آیا اینها بی‌دینند؟؛ سنّت اعتکاف در میان مردم ما نبود اما چند سال است که در ایّام اعتکاف در خیلی از شهرها مساجد عمده پُر از معتکفانی می‌شود که اغلب جوانند نخیر جوانان ما اغلب متدیّنند و آحاد ملت به دین و ارزشهای دینی پایبندند این را همه باید بدانند مسؤولان باید بدانند نمایندگان مردم باید بدانند کسانی‌که تازه انتخاب شده‌اند بدانند مبادا کسی بر اثر اشتباه و بر اثر تبلیغات واهی رادیوهای بیگانه فهم مردم را عوضی بفهمد و برخلاف عقاید و خواستها و آرزوهای دینی مردم حرفی بزند آن‌وقت مردم چون با کسی دست خویشاوندی نداده‌اند اینها را طرد خواهند کرد."

 ایشان همچنین این رشد اقبال جوانان به اعتکاف و معنویت را از اثرات انقلاب می‌دانند و می‌فرمایند: "پدیده‏ی اعتکاف یکی از رویش‏های انقلابی است ما اول انقلاب این چیزها را نداشتیم اعتکاف همیشه بود زمان جوانی ما وقتی ایام ماه رجب فرا می‏رسید در مسجد امام قم آن هم فقط قم در مشهد من اصلاً اعتکاف ندیده بودم شاید پنجاه نفر صد نفر فقط طلبه اعتکاف می‏کردند این پدیده‏ی عمومی این‏که ده‏ها هزار نفر در مراسم اعتکاف شرکت کنند آن هم اغلب همه جوان جزو رویش‏های انقلاب است من یک وقت عرض کردم که انقلاب ما ریزش دارد اما رویش هم دارد رویش‏ها بر ریزش‏ها غلبه دارند پس خوشا به حالتان معتکفین عزیز توصیه‏ی من این است که در این سه روزی که شما در مسجد هستید تمرین مراقبت از خود بکنید حرف که می‏زنید غذا که می‏خورید معاشرت که می‏کنید کتاب که می‏خوانید فکر که می‏کنید نقشه که برای آینده می‏کشید در همه‏ی این چیزها مراقب باشید."

البته شایان ذکر است که بگوییم این مراسم معنوی در میان دانشجویان نیز از اقبال زیادی برخوردار است چنانچه همه سالها مساجد دانشگاهها مختلف در سراسر کشور برگزار کننده این مراسم هستند .

 

و نیزدر آخر به دلیل آنکه در آستانه ایام مبارک اعتکاف هستیم خوب است که توصیه های مقام معظم رهبری به معتکفین را بازخوانی کنیم ایشان می فرمایند: "اگرچه که اجتماع هزاران نفر در جاهای مختلف یک فرصت خوبی است و شنیده‏ایم بعضی از مسئولین مساجد در این فرصتها برنامه‏های جمعی‏ای می گذارند که مثلاً افراد بیشتر استفاده بکنند لکن من می خواهم عرض بکنم این برنامه‏های جنبی مراکز اعتکاف جوری نباشد که با خلوت هر کدام از معتکفین منافات پیدا کند این اعتکافی که جوانها انجام می دهند در واقع دارند با خدا خلوت می کنند اعتکاف بیشتر یک کار فردی است ایجاد یک ارتباط با خداست جوری نشود که برنامه‏های جمعی این مراکز اعتکاف حال خلوت و حال ارتباط فردی و قلبی با خدا را در افراد ضعیف بکند یا بگیرد مجال بدهند وقت بگذارند بگذارند"

ایشان می افزایند : "این جوانها قرآن بخوانند نهج‏البلاغه بخوانند صحیفه‏ی سجادیّه بخوانند بخصوص من در این ایام اعتکاف صحیفه‏ی سجادیه را توصیه می کنم این صحیفه‏ی سجادیه واقعاً کتاب معجزنشانی است خوشبختانه حالا ترجمه هم شده و ترجمه‏هائی هست سال گذشته ترجمه‏ی خوبی از صحیفه‏ی سجادیه را به من دادند و آن را دیدم ترجمه‏ی بسیار خوبی است از این معارف موجود در دعاهای حضرت علی‏بن‏حسین (سلام اللَّه علیه) در صحیفه‏ی سجادیه استفاده کنند بخوانند تأمل کنند اینها فقط دعا نیست درس است این کلمات امام سجاد و همه‏ی ادعیه‏ای که از ائمه (علیهم‏السّلام) مأثور است و بدست ما رسیده است پر است از معارف پس ماه رجب است ماه عبادت است ماه توسل به پروردگار است ماه تضرع است و در این راه ماه تشبه به امیرالمؤمنین است."

 


سخت ترین لحظه یک رهبــر

    نظر

14 خرداد است و اما دیگر امام در میان مردم نیست. وظیفه خواندن وصیت نامه را به سیداحمد آقا واگذار کرده بودند و گفته بودند اگر ایشان نمی توانست. رئیس جمهور آن را بخواند. آیت‌الله خامنه‌ای متن وصیت نامه امام خمینی(ره) را قرائت کرد در حالی که بارها بغض و گریه ایشان سخنانش را قطع می کرد

< width="581" height="330" data="http://farsi.khamenei.ir/flash/kh_vplayer_v3.swf" type="application/x-shockwave-flash">

 

 


توصیه های حضرت آیت الله خامنه ای به معتکفین

من همین‏جا به مسئولین مربوط - در این امور اعتکافها - یک سفارشى بکنم: اگرچه که اجتماع هزاران نفر در جاهاى مختلف یک فرصت خوبى است و شنیده‏ایم بعضى از مسئولین مساجد، در این فرصتها برنامه‏هاى جمعى‏اى میگذارند که مثلاً افراد، بیشتر استفاده بکنند؛ لکن من میخواهم عرض بکنم این برنامه‏هاى جنبى مراکز اعتکاف، جورى نباشد که با خلوت هر کدام از معتکفین منافات پیدا کند.

موضوع اعتکاف همواره یکی از تاکیدات رهبر فرزانه انقلاب در سالهای اخیر بوده است که در ذیل گوشه هایی از این منویاتآمده شده است:

این اعتکافى که جوانها انجام میدهند، در واقع دارند با خدا خلوت میکنند. اعتکاف بیشتر یک کار فردى است؛ ایجاد یک ارتباط با خداست. جورى نشود که برنامه‏هاى جمعى این مراکز اعتکاف، حال خلوت و حال ارتباط فردى و قلبى با خدا را در افراد ضعیف بکند یا بگیرد. مجال بدهند؛ وقت بگذارند؛ بگذارند این جوانها قرآن بخوانند، نهج‏البلاغه بخوانند، صحیفه‏ى سجادیّه بخوانند.

بخصوص من در این ایام اعتکاف، صحیفه‏ى سجادیه را توصیه میکنم. این صحیفه‏ى سجادیه واقعاً کتاب معجزنشانى است. خوشبختانه حالا ترجمه هم شده و ترجمه‏هائى هست. سال گذشته ترجمه‏ى خوبى از صحیفه‏ى سجادیه را به من دادند و آن را دیدم؛ ترجمه‏ى بسیار خوبى است. از این معارف موجود در دعاهاى حضرت على‏بن‏حسین (سلام اللَّه علیه) در صحیفه‏ى سجادیه، استفاده کنند؛ بخوانند؛ تأمل کنند.

اینها فقط دعا نیست؛ درس است؛ این کلمات امام سجاد - و همه‏ى ادعیه‏اى که از ائمه (علیهم‏السّلام) مأثور است و بدست ما رسیده است - پر است از معارف.

پس ماه رجب است، ماه عبادت است، ماه توسل به پروردگار است، ماه تضرع است؛ و در این راه، ماه تشبه به امیرالمؤمنین است. با خدا ارتباطمان را قوى کنیم تا در میدانهاى زندگى بتوانیم با اراده‏ى محکم، با قدم استوار و با ذهن روشن، وارد هر میدانى بشویم.
دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد حضرت على (علیه‌‏السّلام) 26/4/1387


http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif اعتکاف، نشانه‌ی جهت‌گیری صحیح ماست
در ایام اعتکاف در ماه مبارک رجب، در بسیارى از مساجد سراسر کشور، جوانان ما، زنان و مردان از قشرها و سنین مختلف، رفتند و در مسجد ماندند؛ سه روز روزه گرفتند و با خدا مأنوس شدند. بعد از آن هم با گریه و اشک و آه، مسجد را وداع گفتند و بیرون آمدند، تا براى سال آینده آماده شوند. عزیزان من! این براى یک جامعه، علامت خوبى است. «الّذینَ إنْ مَکّنّا هُمْ فِى‌الأرْضِ أقامُوا الصّلوةَ» علامت یک حکومت الهى، علامت یک حرکت صحیح و داراى جهت‌گیرى صحیح است. این را جدّى بگیرید و تقویت کنید.
دیدار با طلاب و مردم قم به مناسبت 19 دى ماه 19/10/1375

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif بهترین جوانان، آن‌هایی هستند که صاحب فکر و با اندیشه باشند
همین دانشگاه تهران ما، همین مسجد دانشگاه، شاهد عبادت و راز و نیاز و نماز جماعت و اعتکاف و روزه‌دارىِ برجسته‌ترین جوانان این مملکت است. بهترین جوانان هر کشور، جوانانى هستند که صاحب فکر و با اندیشه باشند. قاعدتاً و غالباً در میان دانشجویان، این‌طور کسانى به صورت وافر پیدا مى‌شوند؛ البته در بین غیر دانشجویان هم این‌طور جوانان خوب هستند، ولى در زمان قدیم -زمان ما که جوان بودیم- در میان دانشجویان، در دانشگاه تهران و بعضى دانشگاه‌هاى دیگر و در همه‌ى ایران، شاید هزار نفر اعتکاف نمى‌کردند. در قم که مرکز دین و عبادت بود، شاید چند صد نفر طلبه اعتکاف مى‌کردند. معمول نبود؛ مردم دور بودند.
 خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 12/10/1376

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif رجب، ماه ماه خودسازی است
رجب، ماه صفا دادن به دل و طراوت بخشیدن به جان است؛ ماه توسل، خشوع، ذکر، توبه، خودسازى و پرداختن به زنگارهاى دل و زدودن سیاهى‌ها و تلخى‌ها از جان است. دعاى ماه رجب، اعتکاف ماه رجب، نماز ماه رجب، همه وسیله‌اى است براى این ‌که ما بتوانیم دل و جان خود را صفا و طراوتى ببخشیم؛ سیاهى‌ها، تاریکى‌ها و گرفتارى‌ها را از خود دور کنیم و خودمان را روشن سازیم. این فرصت بزرگى است براى ما؛ به‌خصوص براى کسانى که توفیق پیدا مى‌کنند در این ایام اعتکاف کنند.
 خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 28/5/1384


http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif اعتکاف یکى از رویش‌هاى انقلابى است
خوشا به حالتان معتکفین عزیز. پدیده‌ى اعتکاف یکى از رویش‌هاى انقلابى است. ما اول انقلاب این چیزها را نداشتیم. اعتکاف همیشه بود. زمان جوانى ما وقتى ایام ماه رجب فرا مى‌رسید، در مسجد امام قم -آن‌هم فقط قم؛ در مشهد من اصلاً اعتکاف ندیده بودم-، شاید پنجاه نفر، صد نفر فقط طلبه اعتکاف مى‌کردند. این پدیده‌ى عمومى؛ این ‌که ده‌ها هزار نفر در مراسم اعتکاف شرکت کنند، آن هم اغلب جوان، جزو رویش‌هاى انقلاب است. من یک وقت عرض کردم که انقلاب ما ریزش دارد، اما رویش هم دارد؛ رویش‌ها بر ریزش‌ها غلبه دارند. پس خوشا به حالتان معتکفین عزیز.

خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 28/5/1384


http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif توصیه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای به معتکفین
توصیه‌ى من این است که در این سه روزى که شما در مسجد هستید، تمرین مراقبت از خود بکنید. حرف که مى‌زنید، غذا که مى‌خورید، معاشرت که مى‌کنید، کتاب که مى‌خوانید، فکر که مى‌کنید، نقشه که براى آینده مى‌کشید، در همه‌ى این چیزها مراقب باشید رضاى الهى و خواست الهى را بر هواى نفستان مقدم بدارید؛ تسلیم هواى نفس نشوید. تمرین این چیزها در این سه روز مى‌تواند درسى باشد براى خود آن عزیزان و براى ماها که این‌جا نشسته‌ایم و با غبطه نگاه مى‌کنیم به حال جوانان عزیزمان که در حال اعتکاف هستند. با عملِ خودتان به ما هم یاد بدهید.

خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 28/5/1384

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif این حرکت در دنیا نظیر ندارد
هیچ وقت در این کشور در طول سال‌هاى گذشته، از دوران جوانى و نوجوانى ما به یاد نداریم که در ماه رمضان، در مساجد کشور یا در مسجد گوهرشاد مشهد، مردم بیایند اعتکاف بکنند. در ایام‌البیض سه روزِ متعارف ماه رجب یا ماه شعبان، ما تعداد معدودى در قم دیده بودیم که اعتکاف مى‌کردند؛ آن هم غالباً طلبه‌ها. در غیر آن معمول نبود. امروز در ایام اعتکاف، دانشگاه‌ها و مساجد و سرتاسر کشور و مساجد جامع، مملو از معتکفین است؛ علاوه‌ى بر آن، در دهه‌ى آخر ماه رمضان، جمعیت عظیمى مشغول اعتکاف بودند. چه کسانى؟ پیرمردها؟ پیرزن‌ها؟ نه، همین جوان‌ها، جوان‌ترین‌ها. این دیگر در دنیا نظیر ندارد. این نسل جوان امروز ماست. امروز گرایش به دین و ارزش‌هاى انقلابى، وجه غالب جامعه است.
دیدار با مردم گرمسار 21/8/1385

راه و رسم «مـصطفی» شدن

: گزارشی که می خوانید از تشییع کاروان شهدا در مجتمع غنی سازی شهید مصطفی احمدی روشن (سایت هسته‌ای نطنز) برای خبرنامه دانشجویان ایران ارسال شده است:

/طبق معمول، در حال کنترل تماس‌های از دست رفته موبایلم هستم که یک شماره غریبه می‌بینم. زنگ می‌زنم. یک نفر از آن طرف خط، کلی تحویلم می‌گیرد  و دعوتم می‌کند به نیروگاه هسته‌ای نطنز، برای برنامه تشییع شهدای تازه تفحص شده.

نه نمی‌آورم، ولی می‌گویم قول هم نمی‌دهم بتوانم گزارشی بنویسم. اما انگار آن‌ور‌خطی‌ها شاکی می‌شوند. شاید هم حق دارند. از جایی زنگ زده اند که میانه‌ای با «نمی‌توانم» ندارند.

می گویم باید امشب را نطنز باشم که صبح، بدون خستگی در مراسم شرکت کنم. نه نمی‌آورد. می‌گوید من امشب درگیر مقدمات مراسم هستم و خانه نمی‌روم. کلید خانه‌ام را می‌گذارم عوارضی کاشان. شب را میهمان ما باش. کلی هم عذرخواهی می‌کند که نمی‌تواند بهتر از این پذیرایی کند.

چاره‌ای نیست. راه می‌افتم و ساعت 2نیمه‌شب می‌رسم نطنز و تلفنی آدرس را از صاحب‌خانه می‌گیرم. قرار  می‌شود ساعت 9صبح به نیروگاه بروم.

***

بعضی آدم‌ها را خدا خودش دستچین می‌کند: «إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى...»(1) آنهایی که خدا خودش دستچین کند، می‌شوند: «مصطفی». و من اکنون روبروی سایت هسته‌ای «شهید مصطفی احمدی روشن» هستم. در نزدیکی نطنز و در انتظار مجوز ورودی که انگار به این راحتی‌ها هم صادر نمی‌شود.

***

تلفن انتظامات زنگ می‌خورد. از صحبت‌های مامور حفاظت می‌فهمم که یک آمبولانس می‌آید و آقای «فلانی» در آن است. قرار می‌شود بدون بازرسی، به آمبولانس اجازه ورود بدهند. خیلی مشتاق می‌شوم بفهمم این آقای «فلانی» کیست و این همه اعتبار را از کجا آورده. این اعتبارها معمولا به کار می‌آید.

***

بالاخره بعد از چند تلفن، مجوز ورود من هم صادر می‌شود. یک راست می‌روم مسجد مجتمع. جایی که قرار است مراسم «میزبانی آسمانی‌ها» درآن برگزار شود. مراسم وداع با 17شهید تازه تفحص شده. 17شهید از کاروان 96 نفره «فرزندان روح‌الله. در آغوش روح‌الله» که قرار است همزمان با سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در جوار حرم ایشان آرام بگیرند. شهدایی که خیلی هایشان هنوز شناسایی نشده‌اند.

***

جایی خوانده بودم که هنوز بیش از 5هزار شهید مفقودالاثر داریم.

جایی شنیده بودم که امروزه می‌توان با آزمایش DNA شهدا را شناسایی کرد تا گمنام نباشند. اما همانجا شنیدم که برای این کار، DNA پدر یا مادر شهید هم لازم است.

جایی خوانده بودم که سال گذشته 10هزار مادر شهید فوت کرده‌اند.

انگار گمنام بودن، هنوز قسمت خیلی‌هاست. مثل همان دو شهید یزدی که هنوز مادرشان شب‌ها درب خانه را باز می‌گذارد و می‌گوید: «شاید پسرهایم امشب برگردند. کلید ندارند. پشت در می‌مانند.»

***

چند روزی هست که کاروان شهدا شهر به شهر می‌رود تا از خرمشهر به تهران برسد. مسیر کاروان از نطنز نمی گذشته، اما مسوولان سایت کلی رایزنی کردند تا بالاخره موفق شدند 17شهید را در خمین از کاروان تحویل بگیرند و نیم‌روزی میزبانشان باشند.

چند روز قبل، همسر یکی از همین مسوولین خواب دیده بود که شهیدی آمده و نامه‌ای از امام زمان(عج) آورده. توی نامه 17دستور برای مراقبه نوشته شده بوده. خوابش را که برای همسرش تعریف می‌کند، همسرش فقط اشک می‌ریزد. چون در آن موقع، هنوز موضوع تشییع شهدا در داخل سایت هسته ای، محرمانه بوده و کسی خبر نداشته که قرار است 17نفر از آنها را به نطنز بیاورند. اصلا حتی دیشب هم هنوز تعداد دقیقشان معلوم نبوده است.

***

همه شهدا برای عملیات والفجر8 هستند. عملیاتی با رمز «یا زهرا(س)». این عملیات والفجر8 هم برای خودش حکایت‌هایی دارد. می‌گویند چند سال پیش که یکی از فرماندهان، داشت طرح عملیات را برای کارشناسان توضیح می‌داد، هیچ‌کس صدایش درنمی آمد. 3ساعت تمام. اما بعد از 3ساعت، یکی از کارشناسان خارجی گفته بود: «همه اینهایی که گفتید، اطلاعات سوخته بود. خودمان هم می‌دانستیم. این همه مدت که ساکت بودیم، فقط می‌خواستیم از راز یک کارتان سردربیاوریم. چطور از آن رودخانه عبور کردید؟»

اشک فرمانده سرازیر شد و گفت: «فقط با یک جمله که آن را هم شما نمی‌فهمید: یازهرا(س).»

***

ساعت 10صبح است که توی دفتر مسجد مجتمع می‌نشینم تا آن‌ور‌خطی‌های نادیده را برای اولین‌بار ببینم. یکی‌یکی وارد می‌شوند و چنان گرم، سلام و احوالپرسی می‌کنند و تحویل می‌گیرند که کم‌کم باورم می‌شود کاره‌ای هستم. از هرکدام، جداگانه نامش را می‌پرسم تا بفهمم صاحبخانه ما کیست که خانه اش را از پشت تلفن تحویل بقیه می‌دهد.

***

خبر می‌رسد که آمبولانس رسیده. چشم و گوشم را تیز می‌کنم تا آقای «فلانی» را پیدا کنم. معمولا اعتبار این آدم‌ها به درد می‌خورد. اما ناگهان یک تابوت شهید، روی دوش همان مسوولان برنامه وارد مسجد می‌شود. از آنجایی که تابوت همه شهدا در جلوی مسجد چیده شده بود، ماجرای این یکی را پرس‌و‌جو می‌کنم.

از قرار معلوم، صبح زود، تابوت یکی از شهدا را مخفیانه برده بودند به حوزه علمیه خواهران یکی از شهرهای اطراف. حالا هم شهید را برگردانده‌اند. انگار مراسم پرشوری برگزار شده بوده، آن هم یک مراسم پیش‌بینی نشده. نایلون روی تابوت پاره شده و پرچم روی آن پر از نوشته است. جای خالی که هیچ، خیلی از دل‌نوشته‌ها روی هم نوشته شده. تازه می‌فهمم این آقای «فلانی» چرا اینقدر معتبر شده که می‌تواند بدون بازرسی وارد نیروگاه شود.

خودشان اسم کارشان را گذاشته اند: «شهید دزدی» آن هم از نوع «قربت الی الله». حالا هم دارند از صاحبخانه من عذرخواهی می‌کنند که چرا او را در جریان نگذاشته بودند. روحانی جمع دلداری‌اش می‌دهد که: «ناراحت نشو. کارشان فقط برای خدا بوده.» یکی هم به طعنه و شوخی می‌گوید: «اصلا برو بشمار. 17 تا هستند.» صاحبخانه هم فقط هاج و واج نگاه می‌کند. نه می‌تواند جلوی خنده‌اش را بگیرد و نه جلوی عصبانیتش را.

***

ساعت 10:30 است و مسجد تقریبا پر شده. پر از عده‌ای جوان. از یکی از مسوولان می‌پرسم که مهندسان نیروگاه را چطور بشناسم؟ جواب می‌دهد که همه اینها مهندس هستند. تازه می‌فهمم وقتی می‌گویند دانش هسته‌ای، تولید دانشمندان جوان خودمان است و بومی شده، یعنی چه. باتیپ‌هایی که از این جوانان می‌بینم، اگر از قبل نمی‌دانستم کجا آمده ام، فکر می‌کردم وارد یکی از هیات‌های معروف شده‌ام. یاد «احمدی روشن» می‌افتم که جوانی بود، تقریبا با همین تیپ و محل کارش هم در همین نیروگاه. اصلا کی گفته که در باغ شهادت را بسته‌اند؟

***

 

در باغ شهادت همیشه باز بوده، فقط آدم‌ها بوده‌اند که باید تصمیم می‌گرفتند وارد این باغ بشوند یا نه. درست مثل همان غواص. همان غواصی که به فرماندهش گفته بود: «اگر رمز را گفتی و توی آب نپریدم، من را هول بده توی آب.» فرمانده گفته بود: «اگر مطمئن نیستی، برگرد.» غواص جواب داده بود: «مطمئن‌ام. پای حرف امام ایستاده‌ام. اما همه اقوامم در حادثه‌ای فوت کرده‌اند و از دار دنیا، فقط یک خواهر کوچک دارم. او را هم قبل از عملیات سپردم خانه همسایه ها. می‌ترسم دلم گیر او باشد و نتوانم بپرم توی رودخانه.» والفجر8 بود و اروندرود وحشی. فرمانده که گفت: «یازهرا(س)» غواص قصه ما اولین نفری بود که پرید توی آب. اولین نفری بود که شهید شد.

***

مراسم شروع می‌شود و دوربین‌های فیلمبرداری برپا. بلافاصله مجری تذکر می‌دهد که کسی به سمت دوربین‌ها برنگردد تا چهره‌ها در فیلم نیفتد. بالاخره در سال‌های اخیر، چند بار منطق آمریکایی را تجربه کرده اند. تصویر آخرین تجربه هم در کنار تابوت شهدا قرار گرفته: «مصطفی احمدی روشن» و «رضا قشقایی».

از میان مومنان، کسانی هستند که به عهدشان با خدا وفا کردند. بعضی‌هایشان بر سر پیمان جان باختند و بعضی‌هایشان در انتظارند. اما تغییری در عهدشان ندادند.(2) بیراه نیست اگر بگوییم ممکن است این مهندسان جوان، از همان گروه در انتظار باشند. آنها که دیده‌اند همکارانشان چطور به عهدشان وفا کردند و «مصطفی» شدند. حالا هم با این که در معرض خطرند، اما جبهه جدید جهاد را پیدا کرده‌اند. جبهه‌ای در مرکز کشور. همین‌جا در نطنز. از عهدشان هم عدول نکرده‌اند.

***

بچه که بودیم، زمین که می‌خوردیم، می‌گفتند: «بلند شو. مرد که گریه نمی‌کند.»

بچه که بودیم، صحبت که از آینده می‌شد، می‌گفتند: «باید مهندس بشوی. مهندسی کلاس دارد.»

موقع خداحافظی با شهدا که می‌رسد، انگار همه اصول دوران بچگی از بین می‌رود. هرکس خودش را به یکی از تابوت‌ها می‌رساند. نه از کلاس مهندس بودن خبری هست و نه از گریه نکردن مردها. بعضی هاحتی پابرهنه دنبال کاروان شهدا می‌روند. روی آسفالت‌های تفتیده در آفتاب داغ ظهر بیابان های اطراف کاشان. انگار دلشان نمی‌آید از این شهدا دل بکنند.

 

1) إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ (آل عمران/33)

2) مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا (احزاب/23)

 


مدیرکل صداوسیمافارس:به برنامه های چالشی نپردازید!!!

    نظر

اخیرا  کشفی مدیر کل صدا و سیمای فارس در جلسه ای به همکارانش توصیه می کند تا آنجا که می توانند به تولید برنامه هایی که باعث نقد مسئولین استان می شود و چالش بر انگیز است نپردازند.

صدا و سیمای فارس که اولین شبکه استانی 24 ساعته کشوراست  در این مدت سعی داشته است بیشتر به برنامه های سرگرم کننده روی آورد. وعدم انتقاد از مسئولین شهری  باعث شده است این مرکز از سوی مدیران دولتی فارس بارها مورد تقدیر و تشکر قرار گیرد!

هرچند که سیاست دارابی به عنوان معاونت سیمای سازمان صدا و سیما عدم ورود به مسائل چالشی در حوزه های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی می باشد و برنامه هایی نیز که به این سمت سو پیشرفته است به تعطیلی کشیده شده امادر حوزه خبر  نقد مدیران دولتی و پیگیری مشکلات مردم چند سالی است که در بخش های خبری پر بازدید شبکه سراسری کلید خورده است و نمونه آن را می توان در بخش ویژه خبری ساعت 19 (مجله ویژه خبری،بالاتر از خبر)خبر 20:30 (صرفا جهت اطلاع)22:30 (گفتگوی ویژه خبری)و... مشاهده کرد.(سحاب نیوز)


تلاش های رئیس تامین برای تامین دو عضو شورا

    نظر

به گزارش شیرازه به نقل از ایسنا، جواد زرین‌کلاه دیروز در جمع خبرنگاران و در خصوص تعیین تکلیف دو صندلی خالی مانده شورای شهر شیراز، افزود: جلسه‌ای با حضور رییس شورای شهر برگزار شد که نماینده دادگستری در آن جلسه حضور نداشت و امکان رسیدن به نتیجه مناسب فراهم نشد.

زرین‌کلاه اضافه کرد: قرار شد طی یکی دو هفته آتی جلسه‌ای با حضور نماینده دادگستری و رییس شورای اسلامی شهر شیراز برگزار شده و موضوع از منظر قانونی و سایر مباحث بررسی و تکلیف شورا مشخص شود.

رییس شورای تامین شهرستان شیراز تصریح کرد: قضایا و حکم صادره را کاملا بررسی کرده‌ایم، در خصوص حکم صادره مباحثی وجود دارد که لزوما باید با حضور نماینده دادگستری مطرح شود.

زرین‌کلاه تاکید کرد: تا زمانیکه ابعاد مختلف موضوع از منظر قانون بررسی و با قوانین تطبیق داده نشود، نمی‌توانیم نظری را اعلام کنیم.

وی در خصوص علت حاضر نشدن نماینده دادگستری در جلسه هفته گذشته در خصوص این موضوع، گفت: ظاهرا دعوت‌نامه به دست‌شان نرسیده بود و اطلاعی از جلسه نداشتند.

سال گذشته با طرح پرونده‌ای در دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی استان فارس، دو تن از اعضای شورای شهر شیراز، از حضور در جلسات این نهاد منع شدند.

شورای شهر شیراز که از یازده عضو تشکیل شده از حدود چهارماه قبل تاکنون با 9 عضو تشکیل جلسه داده است و این موضوع مشکلات زیادی را در مسیر انجام وظایف، برسر راه اعضا و مجموعه این نهاد مدنی قرارداده است.

پیش از این اعلام شده بود که دو عضو علی‌البدل می‌توانند به‌صورت موقت و براساس تصمیم فرماندار شهرستان تا زمانیکه حکم دو عضو یاد شده شورا از سوی دستگاه قضایی نهایی نشده، در جلسات حاضر شوند و اگر حکم بر برائت آن دو عضو داده شد، مجددا به شورا بازگردند و در غیراینصورت، جلسات شورا با حضور اعضای علی‌البدل تداوم پیدا کند.

کارشناسان و برخی اعضای شورا این شیوه را راهکاری قانونی می‌دانند که برای حل مشکلات فعلی نهاد شورای شهر شیراز، بهترین راه است.


تصاویر// لالههای خونین با گلستان ایران چه میکنند...

    نظر

کاروان شهدا که از سمت مناطق جنگی به سمت تهران در حکت است دیروز میهمان مردم محلات بود و با استقبال با شکوه این مردم مواجه شد.

کاروان شهدا با عبور از شهرهای مختلف قرار است روز شنبه 13 خرداد وارد تهران شود. در این مسیر شهرهای مختلف از قبیل قم میزبان شهدای گمنام خواهند بود.

 

در زیر دلنوشته یکی از دانشجویان محلاتی را از حال و هوای ورود شهدا به این شهر با تیتر "شهر گل، گلستان شد" می خوانید:

امروز 10/خردادماه/1390 ساعت یازده ، ورودی شهر ، گلها همه سر تعظیم فرود آوردند از زیبایی و شکوه لاله های خونین و در زیر پای زائران آنان پرپر شدند.

امروز در محلات گل هایی از بهشت قدم برخاک نهادند و عطر بهشت را در این دیار پر کردند.

ساعت نزدیک یازده بود ، استاد کلاس رو تموم نمی کرد و دائم بچه ها سوال می کردند. تو دلم گفتم آخه این همه سوال بی مورد برای چیه ، خب با دقت گوش کنید که این همه سوال براتون پیش نیاد. سعی کردم با اشاره به استاد بفهمونم که دیر شده.

 

 

 

کلاس تموم شد سریع از کلاس زدم بیرون ، همه چیز رو چک کردم ، مرتب بود ، بچه ها منتظر و مینی بوس ها هماهنگ بودند.
تو چهره بچه ها نگاه می‌کردم، از تیپ بعضی هاشون تعجب کردم اصلا فکر نمی کردم اینها هم بیان استقبال از شهدا. کاروان شهدا در مدخل شهر ایستاده بود. اندکی منتظر ماندیم، تکان نمی خورند، به خودم گفتم خوب معلومه ما باید به استقبال بریم «ولی با چه رویی» ، بهشون چی بگیم، بگیم با اون آرمان شهری که برایش جنگیدند چه کردیم!


چه جوری در مقابلشون سرمون رو بالا بگیریم ، درحالی که اونا جون خودشون رو کف دست گرفتند و مقابل سلاح دشمن ایستادگی کردند در حالی که ما حاضر نیستیم در جنگ کنونی حتی اندکی فکر کنیم.
اونا تو جنگ سخت و نظامی، وجبی از خاکشون رو رها نکردند و در جنگ نرم در حال از دست دادن اعتقاداتمون هستیم.اونا تو جنگ گوش به فرمان رهبرشون بودند و ما . . . .

به اولین ماشین رسیدم ، چشمم به اولین تابوت خورد ، حسی از شادی و غم ، یه حس توصیف نشدنی تمام وجودم رو گرفت ، حسی که فقط تو کربلا اونم تو بین الحرمین بهم دست داده بود، گلوم فشرده شد و . . . .

ولفجر8 ، شلمچه جزیره مجنون و . . . یعنی چی؟ پس اسماشون کجاست؟ هیچ اسمی نبود و فقط نوشته شده بود شهید .
روی تابوت ها پر از التماس دعا و دلنوشته بود ولی یکیش خیلی به چشمم اومد:

شهدا! شما زنده ها،ما مردگان را دعا کنید

 

...


امام از تقابل با غرب می گوید:

    نظر

 

دشمنان برای رسیدن به آمال‌شان علما را در مقابل دانشگاهی قرار دادند و دانشگاهی را مقابل علما /فتوای عالمی که در یک دِه در عراق زندگی می کرد، یک امپراطوری را شکست داد/ تا در تقلید غرب هستید آرزوی استقلال را نکنید

 امام خمینی (ره): از قراری که شنیدم رئیس جمهور امریکا گفته است که ایران ما را تحقیر کرد. این اول کار است ایران تا آخر شما را تحقیر خواهد کرد.

امام خمینی (ره) به عنوان مصلحی درد آشنا با توجه به شناخت دقیقی که از غرب و استعمار آن داشتند راه حل های مقابله با آن را نیز تعیین فرموده اند و در این راه نیز گامهای عملی را در راه سازندگی و حرکت امت اسلامی برداشتند چنانچه توسط همین رهنمودها بود که امت اسلامی ما به حرکت در آمد.

 
به اعتقاد امام غرب، تیرگی و ظلمت است. مادی و شیطانی است و توجه به آن نیز موجب خروج از نور به ظلمات و مادی شدن معنویات و خروج از ملیت و استقلال و اسلامیت است.

ایشان در این باره می فرمایند:
"اینهایی که توجهشان به غرب ... اینها در ظلمات فرو رفته اند و اولیاء شان طاغوت است. واقعیات پیش آنها در سطح و تیرگی هستند که اینها اولیاء شان طاغوت است. از نور مطلق، از هدایت از استقلال، از ملیت، از اسلامیت اینها را بیرون می کند و وارد می کند در ظلمت ها. "
از طرفی دیگر امام تفاوت فرهنگ اسلامی و غربی را چنین بیان می دارد:
"آنچه در اسلام مطرح است اموال نیست، مادیات نیست ، معنویات است. اگر انسان ساخته شود همه چیز بصورت معنویت در می آید یعنی مادیات هم بصورت معنویت در می آید. اگر چنانچه قشرها شیطانی باشند... معنویات هم بصورت مادیات در می آید، فانی در مادیات می شود. "


"این خارجی ها، کارشناس‌های اجانب و آنهایی که می خواستند این مملکت ها را غارت کنند. عنایت زیادشان به دو جبهه بوده است: یکی جبهه روحانیون. یکی جبهه دانشگاهها"

در زمینه سرکوب قدرت های موثر امام خمینی (ره) فرموده اند:
"کارشناس‌های اینها فهمیده بودند که این دو تا قوه اگر چنانچه در مملکت شرق باشد باید آنها دست‌شان را از شرق بشویند، یکی قوه اسلام قدرتش در شرق باشد و قدرت اسلام حکومت کند نمی گذارند که بیایند آنها هر چه ما داریم ببرند و هر چه از نیروی انسانی و غیر انسانی داریم از بین ببرند. یکی هم روحانیت که اگر این طایفه باشند مردم چون با اینها همراه هستند نمی گذارند که آنها به منافعشان برسند. "

در ارتباط با مبارزه استعمار غرب با روحانیت نیز فرموده اند:

"اینها با تجربه و با عینیت در جاهای مختلف دیدند که قدرت روحانیت می تواند جلوی آنها را بگیرد. قضیه تنباکو در زمان مرحوم میرزا به اینها فهماند که با یک فتوای یک آقایی که در یک ده در عراق زندگی می کند، یک امپراطوری را شکست داد. "

"بالاترین چیزی که دشمن کشورهای مستضعف و کشورهای اسلامی از طرف مخالفین با بشریت انگشت رویش گذاشتند، دانشگاه است برای اینکه آنها خوب می دانند که اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد یعنی همه کشور در خدمت آنهاست "

"روی هم رفته برای رسیدن به آمال خودشان دانشگاه را در مقابل دین قرار دادند، دین را در مقابل دانشگاه، یعنی علما را در مقابل دانشگاهی قرار دادند و دانشگاهی را مقابل علما "

"این مراکز تعلیم و تربیتی که اینها درست کرده‌اند از دانشگاه گرفته تا پائین اینها باز استعماری است. یعنی اولا یک حد معین دارد که از این حد نمی گذارند بالاتر اینها بروند. ثانیا وسایل درست می کنند موانع متعدد درست می کنند برای اینکه اینها عقب بمانند "

"دانشگاه را به صورتی در آوردند که اشخاصی که از آنجا خارج می شوند به درد همان ها بخورند. آنقدر تبلیغات کردند از غرب، از جلو رفتن به طرف غرب آنقدر تبلیغات کردند که جوانهای ما را در دانشگاه غربی بار آوردند. "

امام خمینی (ره) دلیل عقب افتادگی دانشگاه را سابقه رشد نیافته آن می دانند:
"ما 50 سال است دانشگاه داریم و قریب 30 و چند سال است دانشگاه داریم لکن چون خیانت شده است رشد نکرده، رشد انسانی ندارد "

"لیکن مردم را جوری بار آورده اند که سلب اطمینان کردند از خودشان، استقلال فکری ما را گرفتند و ما در فکر و اندیشه و در روح وابسته شدیم. یک بچه را از آن کودکی که بوده است در دامن مادرش و تا رفته است به دبستان و تا رفته است در دانشگاه هر جا رفته تبلیغات جوری بوده است که این را وابسته بار آورده، اعتقادش این شده که به غیر ارتباط با خارج نمی شود کاری کرد "

"این نیروهای انسانی که از دست ما رفته است این از همه چیزها بالاتر بود. جنایاتی که سلسله پهلوی در جامعه ما کرد، شاید هیچ جنایتی بالاتر از این نبود که نیروهای فعال و انسانی ما را از بین بردند یا فعالیت آنها را خنثی کردند برای مدتهای زیاد."

" آنهایی که باید به این ملت خدمت کنند مثل علمای اعلام و اشخاص روشنفکر اینها را در زندان بردند، و 10 سال، 15 سال و 5 سال در زندان اینها را بردند. صرف نظر از آن زجرهائی که به اینها کردند، آن خلاف انسانیت هائی که با این اولیاء خدا کردند این نیرو را هدر دادند. یعنی نیرویی که باید در جامعه فعال باشد. اگر مدرس است، عده ای را تربیت بکند. اگر محصل است خودش تربیت بشود. اگر فعالیت های سیاسی دارد، فعالیت سیاسی بکند، فعالیت های مذهبی دارد. فعالیت های مذهبی بکند. تمام اینها را اینها به هدر دادند. "

"اینها می بینند یک انسان وقتی در یک ملت پیدا بشود می تواند که مجرای امور را از آن طریقی که آنها می خواهند برگرداند، آن چیزی که آنها می خواهند بگذارد بشود، کوشش کردند نگذارند انسان پیدا بشود. "

امام می گویند:"تا انسان استقلال فکری نداشته باشد، نمی تواند یک فرد مفید باشد. و اینها می خواستند فرد مفید پیدا نشود، اصلا اینها از انسان می ترسیدند. "
 
"ملتی که بخواهد سر پای خود بایستد، لازم است که اول بیدار بشود. در طول تاریخ، در این سده های آخر کوشش شده است که ملتهای جهان سوم خواب باشند. غافل باشند و توجه‌شان به خصیت خودشان نباشد و شخصیت خودشان را اصلا وابسته به غیر بدانند. این قضیه از سالهای بسیار طولانی بوده است و هی دائما رشد کرده است تا این اواخر به رشد تمام رسیده بود."

"من یک قصه شنیدم که مال شاید صد سال پیش از این باشد. از شیخ ما مرحوم آیت الله حائری رحمة الله علیه نقل شد که من بچه بودم و یک جلسه ای درست کرده بودند، مردم جمع شده بودند آنجا و این لامپ‌ها را گذاشته بودند، یک پله هایی درست کرده بودند و آن لامپ‌ها را گذاشته بودند آنجا، آن بالا، مردم تازه می دیدند او را چراغشان قبلا چراغ های غیر از آن ترتیب بوده و یک نفر فرنگی هم آنجا بود این هر چند دقیقه یا چند وقت یک دفعه از این پله ها می رفت بالا و آن ماشه لامپ‌ها را حرکت می داد این یک قدری نورش می رفت بالا مردم صلوات می فرستادند بعد می آمد پائین یک قدری می ماند و مردم مشغول تماشا بودند. "

"آنهایی که این صنعت های بزرگ را درست کردند آنها هم انسانهای یک سر و دو گوشی هستند که مثل سایر انسانها، منتها قبل از ما بیدار شدند و ما را خواب کردند قبل از اینکه ما بیدار بشویم آنها بیدار شدند و هم خودشان را صرف این کردند که ایادی خودشان مستقیما یا به غیر مستقیم ما را غافل کنند ما را خواب کنند و به ما تزریق کنند به اینکه شما نمی توانید حکومت کنید، شما نمی توانید یک صنعتی داشته باشید. "

"اگر ما از این خواب بیدار نشویم هر چه فریاد بزنیم فایده ندارد. شعارها فایده ندارد. آن شعاری فایده دارد که از روی علم باشد و توجه البته در یک انقلابی و در یک نهضتی اولش شعارهاست که این نهضت را به پیش می برد و اگر این شعارها نباشد انقلاب نمی تواند پیش ببرد بعد از اینکه انقلاب پیروز شد باید عمل کرد."

"باید توجه کرد به اینکه ما نباید همیشه دستمان دراز باشد، ما که می خواهیم وابسته نباشیم باید اول بیدار بشویم به اینکه ما خودمان هم شخصیت داریم ما می توانیم کار انجام دهیم. "
 
"اگر بخواهید مستقل باشید، از این تقلید غرب باید دست بردارید تا در این تقلید هستید آرزوی استقلال را نکنید، تا این نویسنده های ما همه حرف هایشان غربی است این را دست از آن برندارند امید نداشته باشند که ملتشان مستقل بشود"

"ماها الان خودمان را گم کردیم، مفاخر خودمان را الان گم کردیم مآثر خودمان را گم کردیم تا این گم شده پیدا نشود شما مستقل نمی شوید. "
 
"اگر بخواهید کشور شما یک کشور مستقلی باشد که دیگران نتوانند در آن دخالت بکنند از خودتان باید شروع کنید. تمام خوف و ترسهایی که انسان دارد از دشمن برای این است که خودش را می بیند. اگر چنانچه دید که خدا هست در کار، برای خدا دارد کار می کند نمی ترسد برای اینکه مقدرات دست اوست."

"این استقلالی که خدا داده به ما اگر عنایت خدا نبود کی می توانستیم اینکار را بکنیم ، اگر عنایت خدا نبود شما چطور می توانستید دست امریکائی که دنیا را دارد می بلعد از کشورتان بیرونش کنید، از قراری که شنیدم رئیس جمهور امریکا گفته است که ایران ما را تحقیر کرد. این اول کار است ایران تا آخر شما را تحقیر خواهد کرد. "
 
"تا این وابستگی مغزی و فکری از بین نرود، رشد حقیقی پیدا نمی شود و شما نمی توانید مستقل بشوید، شما اگر بخواهید از همه وابستگی ها خارج شوید، اول این وابستگی مغزی را، قلبی را کنار بگذارید گمان نکنید که هرچه آنها دارند خوب هست."

"اگر یکی فرض کنید که یک پیشرفتی داشته باشد در صنعت به این دلیل این نیست که پیشرفت دارد در فرهنگ، گاهی اشتباهات مال همین جاهاست که آنکه مثلا فرض کنید فلان طیاره را درست می کند به خورد ما اینطور می دهند که همه چیزش اینطوری است و حال آنکه نیست اینطور فرهنگشان مثل فرهنگ ما نیست، علم حقوق‌شان مثل ما نیست. علوم‌شان مثل ما نیست علم فلسفه‌شان مثل ما نیست، طب هم از شرق اخذ کرده‌اند. کتب شرقی در دانشگاه های آنجا تا آن اواخر، شاید حالا هم باشد تدریس می شده است، ما اگر بخواهیم از این بیچارگی بیرون برویم باید این وابستگی مغزی را کنار بگذاریم، باید دانشگاه‌های ما یک دانشگاه‌هایی باشد که تا مد‌ت‌ها زحمت بکشند این جوانها را از آن حال سابق رژیم شاهنشاهی بر گرداند به یک حال سالم رژیم اسلامی."

"باید زحمت بکشند، جوانهای ما هم باید جدیت کنند در این معنا که خودشان را گم کردند، پیدا بکنند، تا اسم غرب می آید، خودشان را نبازند. شما دیدید که در مقابل غرب ایستادید، آنهم در آن چیزی که غرب جلو افتاده است، در نظامی، در تجهیزات عرض می کنیم که با سلاح و امثال ذلک، شما در مقابل اینها که زورمند بودند ایستادید و با دست خالی هم ایستادید و پیش بردید."

"اگر قبلا به ما می گفتند که ما می خواهیم یک حرفی بزنیم که امریکا خوشش نیاید، می ترسیدیم، سابق هم اینطور بود که اگر یک مساله ای می شد تا سفیری که اینجا داشتند، لکن شما دیدید که قیام کردید و در مقابل قدرتهای بزرگ ایستادید و حریف خودتان را در عین حالیکه همه جدیت داشتند که باشد، عقب زدید، معلوم شد می شود مقابل غرب ایستاد. "

"شما دانشجوهای عزیز خودتان در صدد این باشید که از غربزدگی بیرون بیائید، این گمشده خودتان را پیدا کنید گمشده شما خودتان هستید، شرق خودش را گم کرده، شرق باید خودش را پیدا کند. آنها در صددند که با هر ترتیب شده است خودشان را به ما تحمیل کنند و شما باید مقاومت کنید."

"شمایی که می خواهید مستقل باشید، می خواهید آزاد باشید همچو خودتان سر پای خودتان ایستاده باشید، باید همه قشرها در این مملکت، همه قشرها بنای بر این بگذارند که خودشان باشند. باید کشاورزها بنای بر این بگذارند که خودشان از زمین روزی خودشان را بیرون بیاورند و مملکت را خودکفا بکنند و باید کارخانه های ما خودکفا بشوند و باید صنایع را خود این مردم، خود این توده های مردم صنایع را رشد بدهند و باید دانشگاهها خودکفا بشوند که احتیاج به دانش غرب نداشته باشند. وظیفه شرعی و الهی است که کاری کنید که وابسته به غیر نباشید."

"اگر امریکا موفق بشود در این مطلبی که الان پیش آورده است که همه قدرتها را دور خودش جمع کند و حصر اقتصادی بکند نسبت به ایران، انشاءا... موفق نمی شود. لکن ما باید طرف احتیاط را بگیریم اگر خدای نکرده موفق بشود و ایران را در حصر اقتصادی از جهات مختلف قرار بدهد، خوب ما قاعدتا نمی توانیم دیگر مقاومت کنیم و این یک ضربه ای است که به نهضت ما می خورد که ضربه به اسلام است. پس تکلیف همه ماها است که هر کس به حد مقداری که قدرت دارد در این امر کوشش کند. در امر زراعت. در امر دامداری هم دولت باید کمک کند و هم مردم باید به هم کمک کنند و هم کار بکنند مردم باید مشغول کار بشوند. یک مملکتی است که احتیاج به نیروی کار دارد اگر این نیرو به خدمت دیگری کشیده شود این موجب این می شود که نتوانند این حاجتی که ملت دارد. برآورده کنند پس در راس همه چیزها این است که یک کشوری راجع به ارزاقش محتاج نباشد به خارج، راجع به گوشتش و راجع به نانش و راجع به اینطور چیزهایش محتاج نباشند. "

این سخنان امام که در سال 58 نطق نمودند بسیار آشناست و بوی تازگی می دهد. با کمی تامل در می یابیم که حضرت آیت الله خامنه ای هم ابتدای سال گذشته و سال جاری به تولیدات داخلی و حمایت از آنها در قالب سال جهاد اقتصادی اشاره نمودند. این سیر حاکی از آن است که انقلاب اسلامی ما ذره ای از آرمان خود فاصله نگرفته است و این مرهون تلاش ها و موضع گیری های صحیح طی این مسیر را نشان می دهد.

 

...


مرکز علمی و کاربردی فرهنگ و هنر در شیراز

    نظر
مدیرکل دفتر آموزش و توسعه فعالیت‌های هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: هنرستان هنرهای زیبا دختران شهر شیراز به عنوان یکی از فعال‌ترین مراکز کشور در سال جاری فعالیت خود را آغاز می‌کند.
عیسی کشاورز با اشاره به نقش غیرمستقیم فرهنگ و هنر ی در سرانه ملی ، کیفیت زندگی افزود : وضعیت معیشتی هنرمندان باید با فراهم کردن زیرساخت‌های لازم و گسترش سواد آموزی هنری و خرید آثار هنری سیدگی شود.
وی در حاشیه آیین اختتامیه نخستین جشنواره ملی آثار و تولیدات هنرجویان مراکز مهارت‌آموزی کشور اظهار داشت : علی رغم مزیت‌های فرهنگ و هنر در بحث اشتغال و سرمایه‌های معنوی کشور اما این بخش همچنان با کم‌توجهی مواجه شده است.

مدیرکل دفتر آموزش و توسعه فعالیت‌های هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ایران با40 هنرستان هنرهای زیبا، 3 هزار آموزشگاه هنری، یک‌هزار و 700 مرکز مهارت و... به عنوان کشوری پیشرو در خاورماینه است .


ورود دیشهای ماهواره به کپرهای عشایر

    نظر

مشاور استاندار فارس با گلایه از نحوه هزینه‌کرد بودجه‌های فرهنگی، خروجی این فعالیت‌های فرهنگی را ضعیف توصیف کرد و ادامه داد: مقام معظم رهبری نظرشان بر این نبود که فقط در لفظ شیراز را سومین حرم اهل بیت (ع) بنامیم بلکه این نامگذاری باید در شهر شیراز جلوه عیانی داشته باشد.

وی اضافه کرد: سال 60 در نماز جماعت شهید دستغیب جمعیت در خیابان به نماز می‌ایستاد چنانکه از شاهچراغ تا سه راه احمدی صف نماز بود در حالی که در نتیجه همین فعالیت‌های فرهنگی ضعیف اکنون نماز جماعت آن پرشوری گذشته را ندارد.

به گفته این فعال عشایری به دلیل همین کم‌کاری‌ها دیش‌های ماهواره در برخی از کپرهای عشایری که کمترین امکانات زندگی را ندارند نصب شده و لازم است که هر چه سریع‌تر برای مقابله با توطئه دشمن تمهیداتی اندیشیده شود.

وی بیان کرد: در استان فارس 30 موسسه فرهنگی در بحث جامعه عشایری فعالیت دارند و برخی افراد نیز به صورت شخصی در این امر فعال هستند و لازم است که برای یک کار اثرگذار فرهنگی این فعالان فرهنگی حقیقی و حقوقی در کنار یکدیگر جمع آیند.

قربانی افزود: جامعه عشایری متولی فرهنگی خاصی ندارد و به همین دلیل آسیب‌پذیر‌تر هستند و با ایجاد یک زمینه همکاری و همفکری قوی می‌توان از این حالت فعالیت جزیره‌ای خارج شد.

وی تصریح کرد: با سازماندهی همین افراد و موسسات می‌توان یک نوع هولدینگ فرهنگی ایجاد کرد و کارهای بزرگی را به نمایش گذاشت که به مرور حمایت بیشتر مسئولان را نیز جلب کند.

این مقام مسئول ضمن تاکید بر  لزوم تشکیل اتاق فکر جامعه عشایری فارس تصریح کرد: جامعه عشایری به دلیل مسائل اجتماعی در برخی مناطق به شهرنشینی رو آورده اما بدنه اصلی فرهنگ آن زنده و پویا است.