سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ سیاسی فرهنگی پاتک

تعداد فرزندان در یک خانواده ایرانی \کمتر\ از یک خانوادهی اسرائیل

    نظر

بر اساس گزارشی که اخیرا سازمان جاسوسی ایالت محتمد امریکا (سازمان سیا C.I.A) منتشر کرده است تعداد فرزندان در یک خانواده ایرانی، کمتر از تعداد فرزندان در یک خانواده اسرائیلی است.

، بر اساس این گزارش این رقم حتی کمتر از خانواده های انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی است.

سازمان جاسوسی آمریکا با اعلام این خبر می افزاید: زنان ایرانی با دارا بودن 1.87 فرزند در مکان 144 ام جدول جهانی قرار می گیرند.

این در حالی است که حتی اسرائیل با رتبه 75،آفریقای جنوبی 97، برزیل 106، ترکیه 110، فرانسه 118 ، آمریکا 122، انگلیس 137 در مکان های بالاتر از ایران قرار می گیرند.

سی آی ای با مقایسه نرخ کل زاد و ولد در کشور های مختلف گزارشی را منتشر کرده است که پتانسیل برای تغییر جمعیت در کشورها را نشان می دهد و این آمار برای متوسط تعداد کودکان که به ازای هر زن به دنیا آمده است، خواهد بود.

گفتنی است نرخ باروری کل ( TFR )اندازه گیری سطح باروری مستقیم از میزان تولد خام است که به زاد و ولد در هر زن اشاره دارد و نرخ دو کودک در هر زن در نظر گرفته شده است.

نرخ بالای دو فرزند نشان می دهد جمعیت رو به رشد و متوسط سن رو به کاهش است .

از حوالی دهه چهل شمسی نظام شاهنشاهی با همکاری موسسات مهندسی اجتماعی غرب، شروع به پیاده کردن برنامه کنترل و تنظیم جمعیت در ایران کرد. امروزه واضح شده است که با نداشتن جمعیت کافی، رشد علم و اقتصاد در یک کشور با مانع جدی روبرو خواهد شد و باعث رشد مهاجرت بدان کشور شده و باعث التقاط فرهنگی و در نتیجه غلبه فرهنگ های رقیب بر آن کشور می شود.

این درحالی است که لذا بوش با کنترل جمعیت آمریکا مبارزه کرد و جمعیت آمریکا در صد سال گذشته با تکثیر موالید و باز گذاشتن مهاجرت همفکران به امریکا، حدود یکصد میلیون نفر افزایش یافته است و این مطلب به عنوان یکی از مولفه های راهبردی قدرت در آنجا مطرح است. اسرائیل و قدرت های اروپایی نیز سیاست های جدی تشویق به زاد و ولد را در پیش گرفته اند و اسرائیل در این زمینه از همه پیشی گرفته است.

متأسفانه بسیاری از کارشناسان جمعیت در کشور ما به سادگی از همه مسایل و واقعیت های موجود در بحث کنترل جمعیت گذر چشم پوشی کرده اند. آنان کنترل جمعیت، تنظیم خانواده و بهداشت زادآوری را دقیقاً در همان الگوی غربی، با همان دلایل و با همان راهبردها و منابع پی می گیرند.

برای مثال رئیس انجمن تنظیم خانواده در سال 1376 در مصاحبه ای که به مناسبت روز جهانی جمیعت ایراد کرد، گفت: باید درنظر داشت، موضوع تنظیم خانواده، کنترل جمعیت نیست؛ بلکه تنظیم خانواده شامل مواردی از قبیل بهداشت باروری، ترغیب مردان به مشارکت در برنامه های تنظیم خانواده، ارتقای موقعیت زنان از جنبه های گوناگون استقلال مالی، سواد، مشارکت آنان در تصمیم گیری به خصوص تصمیم گیری در مورد تعداد بچه ها و فاصله بارداری- است. چون محور توسعه سلامت است و محور سلامت، ارتقای زنان.»

چنانچه ملاحظه می شود در عبارت فوق بهداشت باروری به اندازه خود کنترل جمعیت اهمیت یافته است. در حالی که این واژه بومی سازی نشده است. تلقی عرف جهانی از بهداشت باروری این است که این سیاست بهداشتی به دلیل رواج روابط جنسی غیر ایمن، ضرورت دارد. روابطی که از سنین پایین نوجوانی و در خارج از چارچوب خانواده، پدید می آیند. علاوه بر آنکه در عبارت مزبور، ارتقای موقعیت زنان درتمام شاخص های مورد نظر جنبش زنان در غرب، مورد تایید قرار گرفته است و هیچ گونه بومی سازی یا رویکرد دینی در آن به چشم نمی خورد.

از سوی دیگر در نگرش داخلی جمعیت شناختی، دائماً آمار جامعه جهانی که مبتلا به اباحیگری جنسی، سقط های پی در پی جنین، اشتغال فزاینده زنان، بحران خانواده و انواع بیماری های مقاربتی هستند بر مباحث کنترل جمعیت سایه می افکند؛ یعنی وضعیت جوامع دیگر، برنامه ریزان داخلی را وادار به اتخاذ تصمیم های شتابزده می کند.

برای مثال ممکن است که ما نیز در داخل کشور، بارداری های ناخواسته داشته باشیم که سلامت مادران نوجوان را به خطر می اندازند؛ اما مادران نوجوان (15 تا 19 ساله) در کشورهای اسلامی، نظیر کشور ما غالباً ازدواج کرده اند؛ در حالی که مادران نوجوان کشورهای صنعتی به خصوص ایالات متحده امریکا، ازدواج نکرده اند و بارداری های آن ها علاوه بر تاثیرگذاری بر جمعیت، پیامدهای فراوان دیگری نیز دارد. بنابراین ملاحظه متغیرهای فرهنگی ـ اجتماعی جامعه اسلامی ما در تحلیل ها و نتایج و برنامه ریزی بسیار مؤثر است.

متاسفانه تاثیرپذیری مسئله تنظیم خانواده یا کنترل جمعیت یا بهداشت باروری از روند غربی آن به همین جا هم خاتمه نمی یابد. این جریان در کشور ما وامدار برنامه های کنترل جمعیت، سازمان های بین المللی است. انواع کمک های مالی و برنامه ای که نهادهای داخلی دولتی و غیردولتی از سازمان های مزبور می ستانند بر تعهدات این دستگاه ها و در جهت برآورده کردن خواست و اهداف سازمان های مربوطه می افزاید.

رئیس انجمن تنظیم خانواده در سال 1376 تصریح کرده بود که انجمن های تنظیم خانواده جمهوری اسلامی از نظر مادی به کمک های فدراسیون انجمن های خانواده دنیا(IPPE) متکی است و تا به حال کمک های مالی از مردم کشورمان دریافت نکرده ایم.

بدیهی است که هر چه اقبال داخلی، نسبت به سیاست های جهانی بیشتر باشد از آنسو دلیل کافی برای ترویج فرهنگ کنترل جمعیت بر مبنای الگوی غربی وجود دارد. مصلح الدین نماینده صندوق جمعیت سازمان ملل متحد اظهار می دارد: «بهداشت باروری نوجوانان از ملاحظات دارای اولویت است. باتوجه به زمینه های اجتماعی، فرهنگی غالب در هر کشور، هدف صندوق سازمان ملل اطمینان از این امر است که اطلاعات و مراقبت های مربوط به بهداشت باروری در اختیار نوجوانان قرار می گیرد که بتوانند مسئولانه تصمیم گیری کنند.»

اگرچه در عبارت فوق، توجه به زمینه های اجتماعی، فرهنگی هر کشور مورد نظر قرار گرفته است؛ اما روشن است که توجه به این زمینه ها جهت کم کردن تنش های بومی، ملی و دینی مردم هر سامان است تا اجرای مقاصد سازمان مزبور با مشکلات کمتری روبه رو شود.

به وضوح تغایر فرهنگ غالب جهانی با فرهنگ داخلی در عبارت فوق مشهود است. در کلمات نماینده صندوق جمعیت، اقتدار والدین به کنترل روابط جنسی فرزندان کاملاً نادیده گرفته شده و نوجوانان مستقلاً اطلاعات مزبور را دریافت کرده اند تا خود مسئولانه در مورد عواقب روابط جنسی - و نه خود روابط- تصمیم گیری کنند

...


بیکاران لیسانس ده برابر زیر دیپلم ها

    نظر

به گزارش مشرق ، دکتر عبدالرضا شیخ‌الاسلامی در جلسه شواری اداری سبزوار اظهار کرد: اگر بخواهیم معضل اشتغال را حل کنیم باید از حوزه فرهنگی به آن بپردازیم؛ به یک بازنگری و نگاه جدید در حوزه فرهنگ اشتغال و کار نیاز داریم.

وی با بیان اینکه افراد در جامعه ما تا زمانی که دیپلم و زیر دیپلم هستند حاضرند هر کاری را انجام بدهند اما پس از گرفتن لیسانس فقط حاضر به انجام کار پشت میزی هستند، اضافه کرد: مگر کشور ما چند فرصت شغلی اینگونه‌ای دارد؟

او با اعلام اینکه کار ارزش و بیکاری عار و ننگ است، اظهار کرد: این معنا باید به جوانان منتقل شود که جنس این کار فرهنگی است.
شیخ‌الاسلامی از اینکه لیسانس ما در کشور خودمان حاضر نیست در رستوران کار کند اما در کشورهای دیگر حاضر به کار رده پایین‌تری می‌شود، ابراز تاسف کرد.
وی با تاکید بر اینکه هزار و یک مولفه در امر بیکاری موثر است، بیان کرد: وقتی مرز ما کنترل نشود و قاچاقچی کالا فعال شود به طور قطع و یقین تولید داخلی ضرر می‌کند.

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ادامه یادآور شد: اگر 75 میلیون نفر جمعیت ایرانی از کالاهای داخلی استفاده کنند، پیشرفت حاصل می‌شود؛ اگر کالاهای داخلی هم گرانتر بود باید برای اعتلای کشور هزینه کنیم.
وی به نامگذاری سه سال اخیر توسط مقام معظم رهبری تحت عناوین "همت مضاعف و کار مضاعف"، "جهاد اقتصادی" و "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی " پرداخت و افزود: این نامگذاری‌ها همانند قطعات پازل برای رشد اقتصادی انجام شده است.

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اعلام اینکه اگر مقام معظم رهبری بر مجموعه اشتغال کشور به عنوان اتاق جنگ و تلاش شبانه‌روزی تاکید دارند، به دلیل جنگ تمام عیار در حوزه اقتصادی علیه کشورمان است. شورای اداری شهرستان اتاق جنگ در عرصه اشتغالزایی، کار مضاعف، تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی و نظایر آن است.

شیخ‌الاسلامی با بیان اینکه معتقدم برای حل هر موضوعی باید به صورت ریشه‌ای از حوزه فرهنگی اقدام کنیم، خاطرنشان کرد: در مساله اشتغال مسوولان فرهنگی و نهادهای فرهنگی به اندازه فعالان اقتصادی و سایر مسوولان، مسوولیت دارند.


خروج حرم ازشیراز یا خروج شیراز ازحرم؟!

    نظر

نقدی به مدل توسعه شهری شیراز

درحالی که توسعه حرم دراین چهارسال حاصلی جزجلسات خسته کننده وملال آور عواید چندانی نداشته در آن سوی شهر طرح انتقال شیراز بدون هیچ مخالفی وباهمکاری عزیزان!مسئول گام به گام وبسیار زیرکانه به پیش می رود.جالب آنکه دستگاه های اجرائی ومقامات برای خارج کردن شیراز از حرم گوی سبقت ازیکدیگرمی ربایند.آنچه به زودی خواهیم شنیداین است.این جاشیرازاست - حرم آن جاست " !

به گزارش شیرازه یکی از وبلاگ‌نویسان شیرازی طی مطلبی برخی نکات قابل تامل را در خصوص توسعه شهر شیراز و جایگاه حرم شاهچراغ(ع) بیان کرده است که ضروری است مورد توجه مسئولین قرار گیرد. این مطلب این‌گونه است:

اردیبهشت ماه یادآورخاطره شیرین سفرچهارسال گذشته حضرت رهبری به فارس می باشد.مناسب است به این بهانه نگاهی داشته باشیم به آنچه دراین چندسال بر سومین حرم اهلبیت رفته است.

اول - بسیاراتفاق افتاده که فعالیت هائی درنگاه اول مثبت ارزیابی شده ولی باگذشت زمان آثارنامطلوب آن به مرورخودرانشان داده تاآن جاکه گاه درپایان مسیر چیزی جزپشیمانی باقی نگذارده است

دوم- چهارسال پیش درسفرمقام معظم رهبری به فارس موضوع مرکزیت حرم درشهرشیرازمطرح شدو طبیعتا انتظارمی رفت این موضوع به صورت راهبردجدید در توسعه استان و شیرازمد نظر قرار گیرد

سوم-اداره امورشهرهابه ویژه کلانشهرهارفتارهوشمندانه ای می طلبدکه گاه آن چه درعمل رخ می دهدفاصله معناداری باآن دارد

 چهارم- الزامات اصلی یک شهررا سه فعالیت اصلی آموزشی،تجاری واداری تشکیل می دهددراین صورت:فعالیت های آموزشی بامحوریت آموزش عالی به تدریج طی چندسال به محورشمال غرب شیرازمنتقل شده به گونه ای که هم اکنون منطقه فوق به قطب دانشگاه های استان تبدیل گردیده است.باشروع رسمی مجتمع خلیج فارس بخش دوم این پازل که فعالیت های تجاری است نیز جابه جا شده ونهایتاتاپایان سال تکمیل می گردد.بااین وصف ازاضلاع این مثلث تنهایک ضلع باقی می ماندکه باوجوددوضلع قبلی ایجادقطب اداری گریزناپذیرخواهدنمود.  

پنجم- دراین شرائط به راحتی می توان تصورنمودکه خواسته یاناخواسته سناریوئی بااین هدف درشهرکلید خورده است " حال که نمی توان حرم را ازشیراز بیرون برد، شیراز را ازحرم بیرون بریم"

ششم- انتقال راه آهن شیراز به محورشمال غرب، استقرار منطقه ویژه سلامت و منطقه ویژه دانشگاهی درآن محورواقدامات دیگری ازاین دست رانیزبه این مجموعه اقدامات بیافزائید،آنگاه عمق اتفاقی که درحال وقوع است بهترمشخص می شود.این اقدامات اغلب توسط مدیرانی صورت گرفته که درصدق نیت آنان تردیدی نیست لیکن عدم بصیرت وپرداختن به موضوعاتئی(بابهانه های ابتدائی) چنین شرائطی رارقم زده است

هفتم - درحالی که توسعه حرم دراین چهارسال حاصلی جزجلسات خسته کننده وملال آور عواید چندانی نداشته در آن سوی شهر طرح انتقال شیراز بدون هیچ مخالفی وباهمکاری عزیزان!مسئول گام به گام وبسیار زیرکانه به پیش می رود.جالب آنکه دستگاه های اجرائی ومقامات برای خارج کردن شیراز از حرم گوی سبقت ازیکدیگرمی ربایند.آنچه به زودی خواهیم شنیداین است.این جاشیرازاست - حرم آن جاست " !

 


مطالبه گری با دستان خالی

    نظر

امروز بر هیچ کس پوشیده نیست که جامعه گوسفندی غایت آمال مدیران ماست و به میزانی که از سلسله مراتب مدیران بالا می رویم با ملاحظه بافی ها و مصلحت سنجی ها و ندانم کاری ها و ابوموسی اشعری بازی ها و ابوسفیان هایی در لباس اسلام بیشتر مواجه می شویم .

در این جامعه بدون اغراق تنها کسی که علمدار عدالت خواهی و گفتمان سازی است و اسلام انقلابی در کلامش موج می زند حضرت آقاست و در سطح بعدی علی رغم همه ادعا هایی که گوش فلک را کر کرده است شاهد فاصله کهکشانی مدیران با آرمان های انقلاب اسلامی و منویات آقا هستیم .

و شرح درد ما فاصله مدیران جمهوری اسلامی است با تمام آرمان های انقلاب اسلامی .

امروز به جد اعلام می کنم در فضای بسته ی دانشگاه ها که حضرات برای نیرو های ارزشی و انقلابی بوجود آورده اند ، برای جامعه و دانشگاه ثمره ای جز خشک مغزی و خرفت مغزی و کژ اندیشی ندارد و متاسفانه فضای متحرک و پویای دانشگاه را تبدیل کرده اند به محیط جمود و جنون .

امروز داستانی بسیار عصبانیت مرا برانگیخت که شرح می دهم . بسیج دانشجویی دانشگاه علوم و تحقیقات فارس تصمیم داشت اقدام به چاپ نشریه ای دانشجویی در سطح دانشگاه بکند . در جلسه ای که در آن هم ریاست دانشگاه و هم سرپرست بسیج بوده اند ، درخواستی مبنی بر کمک مالی برای چاپ نشریه از سوی بسیج مطرح می شود که ریاست دانشگاه بعد از کلی گفت و شنود به مبلغ صد هزار تومان راضی می شوند . و در جایی (غریب به این مضمون) می گویند " کمی دیگر ما را تحمل کنید ، رفتنی هستیم "

برای چاپ نشریه با توجه به گرانی ها و افزایش قیمت چاپ ؛ حداقل به 370 هزار تومان پول نیاز داشتیم که چون تامین نشد نتوانستیم فعلا نشریه را چاپ کنیم .

این ها همه در حالی است که چند روز پیش نشریه ای در دانشگاه که مرتبط با یکی از تشکل ها بود چاپ شد و در قسمتی از این نشریه از خدمات!!؟؟ ریاست دانشگاه تشکر شد . البته برای خالی نبودن عریضه چند نقد آبکی هم به عنوان چاشنی در متن بود .

این چه جور برخورد دو گانه ای است که صورت می گیرد ؟ از یک طرف نداشتن پول را بهانه می کنند و از طرف دیگر به تشکلی دانشجویی اجازه چاپ نشریه ای ضعیف برای تشکر و قدردانی از مدیریت را می دهند ؟؟

امیدوارم نگویند که پول چنین نشریه ای را دانشجویان از جیب می دهند و دانشگاه بیشتر از سقف همان صد هزار تومان نمی دهد ، که با وجود شهریه های سرسام آور باور نخواهیم کرد . من می دانم قانون فقط برای بچه بسیجی هاست . کمیته انضباطی برای بچه بسیجی هاست نه برای رقاصان دانشگاه . من می دانم فقط بچه بسیجی زیر ذره بین است .

ما با دستان خالی چه چیز را باید مطالبه کنیم ؟ در جامعه ی که ما هیچ کاره ایم چه باید بکنیم ؟ این برخورد دو گانه را ما چطور باید تحمل کنیم و چطور از سرریز شدن خشم انقلابیمان جلوگیری کنیم ؟

وضع سرویس های دانشگاه علوم و تحقیقات فارس با سرویس های که در آن گاها بصورت مختلط پاسور بازی می کنند مثال زدنی است و جای تشکر هم دارد . مسجد دانشگاهی که هنوز نیمه کاره است ، جای تشکر هم دارد . من از چه بنویسم و از چه بگویم که حکم به تند روی قلمم نکنید . باز هم سکوت می کنم . سکوت نوید بخش وحدت!!!!!!!!!!!!


قیمت مسکن طی 6 سال 4 برابر شد

    نظر

به گزارش خبرنگار اقتصادی مشرق ،بر اساس گزارش وزارت مسکن (منتشر شده در تابستان 1385)، متوسط قیمت یک مترمربع مسکن آپارتمانی در شهر تهران در بهار 1384 یعنی در آستانه روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد معادل 587 هزار تومان بود.

بالاترین متوسط قیمت معامله شده در بهار 1384 مربوط به منطقه 3 و با قیمت یک میلیون و 74 هزار تومان بود. کمترین قیمت متوسط معامله شده نیز در منطقه 20 با 347 هزار تومان تعلق داشت.



این در حالی است که گزارش جدید مرکز آمار (منتشرشده در فروردین 1391) نشان می‌دهد متوسط قیمت خرید و فروش هر مترمربع زیربنای مسکونی معامله شده از طریق بنگاه‌های معاملات ملکی در شهر تهران در تابستان سال 90 معادل 2 میلیون و 83 هزار تومان بوده است. با یک مقایسه ساده مشخص می‌شود میزان افزایش قیمت مسکن در دوره احمدی‌نژاد بیش از 5/3 برابر بوده است.

جالب آن که در میان مناطق 22 گانه شهرداری تهران، بیشترین متوسط قیمت یک مترمربع زیربنای مسکونی معامله‌شده در منطقه یک با 3 میلیون و 471 هزار تومان و کمترین آن در منطقه 18 با یک میلیون و 46 هزار تومان بوده است.

این آمار هم نشان می‌دهد رشد شدید قیمت مسکن در مناطق مختلف تهران رخ داده است.این در حالی است که طبق گزارش وزارت مسکن، نرخ رشد قیمت مسکن در بسیاری از مناطق شهر تهران در بهار 84 نسبت به فصل قبل و فصل مشابه سال قبل منفی (کاهشی) بود. بدین معنا که به هنگام روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد، بازار مسکن روند نزولی داشت و نمی‌توان رشد قیمت مسکن در دولت نهم را ادامه حرکت بازار مسکن در دوره قبل، دانست. این گزارش تلخ، مؤید اثرات سیاست‌های نادرست کلان اقتصادی در دولت‌های نهم و دهم است که موجب تحریک شدید قیمت مسکن شد.

هرچند این دولت شوق شدیدی برای خدمت مردم داشته و دارد، اما تکرار چرخه معیوب اتخاذ سیاست‌های نادرست اقتصادی از سوی دولتمردان، بی‌توجهی به هشدار کارشناسان، اصرار لجوجانه بر تداوم برنامه‌های غلط و کنار گذاشتن تدریجی مدیران کارشناس اما منتقد سیاست‌های غلط اقتصادی دولت، موجب وقایع زیان‌باری چون رشد 4 برابری قیمت مسکن شده است.

بی گمان دولتمردان نیز قصد نداشته‌اند که وقایع تاسف‌باری چون افزایش 4 برابری قیمت مسکن رخ دهد، اما وقتی در اقتصاد، سیاست‌های نادرست اتخاذ می‌شود، نتیجه‌ای جز به هم‌ریختگی اقتصاد حاصل نخواهد شد. اکنون دولتمردان نیز به خوبی واقفند که واقعه تلخی چون گرانی 4 برابری خرید و اجاره مسکن، بیش از همه به زیان اقشار متوسط و کم‌درآمد جامعه شده و قشر مرفه بیشترین سود را از سیاست‌های دولت‌های نهم و دهم برده‌اند؛ چه دارایی‌های ملکی آنها در هفت سال، 4 برابر شده است.


سرزمین عشق

    نظر

آخرین حلقه سفر:

اوج میگیرم ... سالهاست انتظار کشیده ام ، برای دیدن تمام مکانهایی که عکسشان وجودم را به لرزه می انداخت، پرواز میکنم ...

اوج میگیرم تا کربلا

جایی که فرشتگان برای زیارتش نوبت میگیرند... جایی که ثواب زیارتش اگر بیشتر نباشد قطعا کمتر از به جا آوردن حج واجب بیت الله نیست

خدایا توان پرواز ندارم ... اینجا با همه جا فرق دارد بالهایم قدرت رفتن ندارد...هرچه نزدیک تر میشوم انگار دارم قالب تهی میکنم

عباس(ع) !!!یازهرا این پرچم عباس(ع) است که چشمانم را نوازش میدهد ... انگار درست است حتی برای دیدن هم از دور باید ار عباس(ع) حسین(ع) رخصت بگیری ...عباس(ع)! یل کربلا! باب الحوائج ...همو که تا وقتی بود دل زهرا(س) و زینب(س) از سلامت جان حسینشان (ع) قرص بود

دارم سوسویی از گنبدش را میبینم ...سرم سنگین شده و قلبم در فشاری عظیم به سر میبرد .. شاید بتوانم بگویم میترسم . از رو به روشدن با عباس(ع) هم میترسم . اگر بپرسد تو چه شیعه ای هستی که دل حسین(ع) مرا خون کردی؟ چه جواب بدهم... انجا هم احساس غوغا میکند اینجا هم عباس(ع) به نام حسین(ع) حساس است و با نام زینب(س) تمام غرورش به جوش می آید.

انگار تمام فروتنی و تواضع در حتی گنبدش جمع شده آنقدر که میشود به راحتی احساسش کرد

حالا نزدیکتر شدم .. گنبد را به راحتی میبینم .. میترسم ... انگار مجبورم دست به دامان رضایشان(ع) بشوم

آقاجان قلبم دارد از جایش جدا میشودها اینجا شدیدا به حضورتان نیازمندم. بایک نفس عمیق به سمت گنبدش اوج میگیرم ... سکوت بهترین راه است

چند دقیقه ای است که گنبد را لمس کرده ام ... احساس میکنم آنقدرها هم که من دلشوره داشتم ، احتیاجی نبود ...

حالا با خیال راحت روی گنبد مینشینم و تمام مکان هایی را که در خواب هم نمیدیدم سیر میکنم ..

آن طرف باید گنبدهای خیمه گاه باشد..این گنبد کوچکتر هم که جلوتر است مقام امام زمان(عج) ، خدای من این همان نهر علقمه است ، یا زهرا(س) .. چگونه میشود این همه درد در یک جا جمع شود.از نهر تا خیمه گاه ، از خیمه گاه تا تل ، از تل تا حریم حسین(ع) ، از حریم حسین(ع) تا حریم عباس(ع) ، هر کدام از این مسیرها خودش روضه ای است بی مداح ...

خدایا چرا؟

این همه بلا در کربلا

حالا میتوانم بفهمم زینب(س) از چه زاویه ای گودال را میدید ، میفهمم عباس(ع) چقدر با نهر فاصله داشت . حتی میفهمم از کدام مسیر آمد که دست چپ و راستش را در راه جا گذاشت ...

حالا میفهمم از خیمه میشد به راحتی با چند قدم پیمودن صحنه جنگی را میدید که از عدالت بویی نبرده بود

...حالا میفهمم خیمه چگونه کنار هم بود و زینب(س) از کجا به کجا دنبال بچه ها میدوید ...

خیمه سجادش(ع) را که میبینم میفهمم چه انسی با حسین(ع) داشت

خدایا دیگر توانش را ندارم

عباس(ع) رخصت بده تا حسینت(ع) را زیارت کنم

اینجا همان بین الحرمینی است که بارها شنیدمش . میخواهم آماده شوم تا به سمت حریم اربابم اوج بگیرم . اما نمیشد

زمین میخورم انگار اینجا اجازه پرواز نیست ..باید روی زمین پرواز کرد ...

کرو کور شده ام نه چیزی میشنوم و نه چیزی جز گنبدش میبینم .. دست خودم نیست

اواسط بین الحرمین که میرسم اوج میگیرم ...

خدای من انگار حسین(ع) فقط ارباب من نیست . چقدر پرنده ها اینجا آزادند ... بدون ترس از زمین دانه برمیدارند ... دارند کنار آدم ها راه میروند ... این طرف ضریح ابراهیم مجاب و آنطرف ضریح حبیب حسین(ع) است ... پس حبیب 85 ساله اینجا رمقش برای یاری حسینش(ع) تمام شد ؟؟!!!

فاصله ای ندارد با اربابش ... حبیب سفارشمان کن به مولایت

و این آخرین منزلگاه این سفر

شش گوشه ای که بارها شنیدمش !!!!!


این گزارش خودزنی نیست!

    نظر

آیا جنبش دانشجویـی در قبـال نابسامانی‌های معیشتی به وظیفه‌اش عمل می‌کند؟

ایران: "جنبش دانشجویی" را همه با نقدهای تند و تیزش می شناسند، نقدهایی که علاوه بر منطق با چاشنی صراحت بیان آمیخته می شود و معمولا کار ساز و موثر است.

 

 شاید کلیدی ترین جمله درباره تاثیرگذاری دانشگاه و دانشجو را حضرت امام خمینی(ره) مطرح فرموده اند که "دانشگاه مبداء تحولات است" و این جمله برای نگارنده که از نزدیک با حال و هوای دانشگاه و فضای جنبش دانشجویی آشنا بوده است تاجائی ملموس و آشنا است که بارها خود از نزدیک شاهد منشاء این تحولات عظیم بوده ام.
این تاثیرگذاری تا جائی حائز اهمیت است که عالی‌ترین مرجع نظام اسلامی هرساله ساعت‌ها پای بحث و نظر دانشجویان می‌نشیند و سخنان و تحلیل های دانشجویان را از نزدیک می‌شنود.
"بیانیه"، "نامه های سرگشاده"، "قطعنامه"، "خطابه" و "سخنرانی" از جمله مواردی است که دانشجویان حرفهای رک و صریح خود را در آن مطرح می کنند.
یکی دیگر از پارامترهای نقدهای دانشجویی، "موقع شناسی" است که در کمترین زمان ممکن نسبت به وقایع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و البته کمی تا قسمتی در مسائل اقتصادی واکنش می دهد و به قول معروف "تا تنور داغ است" مواضع دانشجویان بر روی خروجی رسانه ها و مطبوعات قرار می گیرد.
روزآمد بودن بیانیه‌ها و مواضع تشکل های دانشجویی در مسائل سیاسی به قدری ملموس است که کمتر رسانه ای است که در رخدادهای سیاسی سراغی از دانشجویان نگیرد چراکه این مواضع به علت غیرمنتفع بودن دانشجویان از کانون های قدرت و ثروت با خلوص قابل ستایشی همراه است تا جائیکه که همگان معترف‌اند که سیاسی بازی و سیاسی کاری در فعل و عمل دانشجویان جایی ندارد.
این روزآمدی تحلیل و نظر در یافتن ریشه اصلی در مسائل بین‌المللی و البته مسائل فرهنگی هم به چشم می خورد.
برای روشن تر شدن موضوع چند رخداد سیاسی اجتماعی اخیر کشورمان را مرور می کنیم.
چندی پیش و در بحبوحه روز انتخابات مجلس، ریاست محترم یکی از قوای کشور به اظهارنظری نگران کننده در رابطه با یارانه ها پرداخت و درست یک روز بعد و در ساعات ابتدایی روز بیانیه ای از سوس دانشجویان در رابطه با این اظهار نظر منتشر شد؛ البته این بیانیه در حالی بود که چندی قبل تر نامه سرگشاده دیگری در رابطه با اظهارات همین مسئول از سوی دانشجویان و خطاب به وی منتشر شده بود.
این رویه البته چندی پیش و در خصوص برنامه به اصطلاح سینمایی "هفت" نیز رخ داد تا جائیکه هر واکنشی از سوی مسئولان این برنامه و شبکه سوم سیما تنها ساعتی بعد با واکنش دانشجویان مواجه می شد.
این روال [تحلیل روزآمد و اخذ موضع] البته در مسائل بین الملل و جهان اسلام و مذاکرات هسته ای با سرعت بیشتری در عکس العمل های دانشجویی روبه روست که مصداق آن هماهنگی چهار یا پنج اتحادیه دانشجویی و یا قریب به پنجاه انجمن اسلامی در بیانیه ها و مواضع مشترک است که معمولا چنین چیزی در اخذ مواضع سیاسی کمتر دیده شده است.
اما در همین ایام و درست در گیرودار مسائل سیاسی مرتبط با انتخابات مجلس و پس از آن، انتخاب ریاست مجلس، و نیز رخدادهای فرهنگی-مذهبی- اجتماعی نظیر روند شبه روشنفکری در برنامه هفت، اهانت به امام معصوم حضرت امام هادی(ع)، مذاکرات 1+5 با ایران در بغداد، مسئله بسیار مهمی در رابطه با مسائل اقتصادی در کشور در حال رقم خوردن است که به نظر می رسد جنبش های دانشجویی با احتیاط بیشتری در این حوزه عمل می کنند.
براستی چرا برای مثال، جنبش دانشجویی به درستی در قبال برنامه هفت آنقدر حساس است ولی نسبت به یک موضوع اصلی و مهم و دغدغه اصلی امروز جامعه هیچ واکنشی نشان نمی دهند؟ چرا جنبش دانشجویی از وضعیت کمر شکن گرانی های اخیر هیچ موضعی نمی گیرد؟ و چرا انگار نه انگار؟
براستی چرا در رسانه ها خبری با این تیترها نظیر "آخرین مواضع دانشجویان درباره فاز دوم هدفمندی"، "بیانیه اتحادیه ... در خصوص گرانی های اخیر"، "نامه سرگشاده ... دانشجویان خطاب به وزیر اقتصاد"، "هشدار دانشجویان به خاطیان بازار سکه و ارز" و یا "تحلیل راهبردی چهار اتحادیه دانشجویی درباره راه های برون رفت از وضعیت بد اقتصادی" یافت نمی شود؟
البته مقصود نگارنده این نیست که برخلاف نظر و خیال برخی که نقش پیشروی و پیشتازی دانشجو و درخشندگی نقشش را در این خلاصه می کنند که مشتهایش را گره کند و علیه هیأت حاکمه و دستگاه های کشور شعار بدهد! که این، غلط ترین فکرهاست بلکه انتظار آن است که همانطوری که دانشجویان در خصوص مسائلی چون پرونده هسته ای ایران، انقلاب های منطقه، فتنه و انحراف، مفسدین سیاسی و ... با شناختن ریشه های وقایع به تحلیل و ارائه راهکار می پردازند به همین جهت در خصوص مسائل معیشتی مردم نیز گره های اصلی را شناسایی و برای آن چاره اندیشی کنند.
 
این روزها جای این تحلیل های دانشجویی خالی است که خطاب به مسئول تقنین کشور، ضعف های قانونی نابسامانی ها و مشکلات تولیدکنندگان را یادآوری؛ خطاب به مسئول قضا، ریشه های اصلی فساد اقتصادی را معرفی و خطاب به مسئول اجرایی، نقاط ضعف و قوت و گره های کور را گوشزد کند.
 
در واقع انتظار از جنبش دانشجویی آن است که به تحلیل عمیق مسائل اقتصادی همانطوری که به تحلیل عمقی مسائل سیاسی اجتماعی می‌پردازد به این هم همان قدر صاحب عمق و نظر باشد.
برای این امر دو دلیل محتمل است یکی اینکه احتمالا جنبش دانشجویی و مسئولان تشکل ها، فرزندان قشر مرفه هستند و هیچ درد و فشاری بر آنها وارد نمی شود و یا تأمین در آمد می شوند که این دلیل برای سکوت در خصوص گرانی ها و فاز دوم هدفمندی از بیخ و بن رد است چرا که اولا عمده دانشجویانی که به این سمت می آیند از خانواده های قشر متوسط و حتی پایین دستی جامعه از لحاظ اقتصادی هستند و ثانیا تأمین مادی حضور در تشکل ها یک امر خلاف واقعه! تا جائی که در بسیاری از موارد دانشجویان از جیب خرج می کنند.
بنابراین به نظر می رسد باید علت را در جای دیگری جست و آن هم ضعف اطلاعات درباره ماوقع اقتصادی است! که این گونه دانشجویان را در حوزه مسائل اقتصادی دست به عصا کرده است.
...به نظر می رسد جنبش دانشجویی همانطور که وظیفه دارد برای مسائل فرهنگی اجتماعی روزآمد و حساس باشد بایستی نسبت به مسائل اقتصادی نیز حساس و صاحب تحلیل باشد؛ چیزی که به نظر می رسد چندان هم دشوار نباشد چه اینکه دانشجویان از پس بسیاری از مسائل سخت تر نیز بر آمده است.
...

جزئیاتی از 6 کتاب آیتالله خامنهای در دوران مبارزه پیش از سال 57

    نظر

: از سال 1342 که مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی رحمه‌الله وارد مرحله‌ی جدیدی شد و پس از سرکوبی این نهضت توسط رژیم طاغوت، جریان‌های مختلف سیاسی-اجتماعی خط‌‌ مشی‌های مختلفی را در پیش ‌گرفتند. عده‌ای به مبارزه‌ی مسلحانه روی ‌آوردند، عده‌ای به مبارزات سیاسی و عده‌ای از روحانیون نیز بر اساس تحلیلی که از وظایف روحانیت داشتند، خط مشی دیگری را برگزیدند. می‌توان گفت این خط‌ مشی مورد توجه خاص آیت‌الله خامنه‌ای هم بوده است. بر اساس این خط مشی، فعالیت مبارزه علاوه بر همراهی با دیگر مبارزان، زمینه‌سازی فکری و اندیشه‌ای جامعه را نیز منظور نظر قرار می‌داده است.

ادامه مطلب...

چراغ سبز رئیس دانشگاه تهران به اکران یک فیلم ضدانقلاب توسط انجمن

    نظر

فیلم ضدانقلاب و توقیف شده "زادبوم" در جشنواره فیلم فجر 1387 در دانشگاه تهران نمایش و نقد و بررسی می شود.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، انجمن پردیس هنرهای زیبا قصد دارد تا یک فیلم ضدانقلابی را در روز سه شنبه همین هفته در تالار شهید آوینی پردیس هنرهای با حضور ابوالحسن داوودی و مسعود رایگان کارگردان و بازیگر این فیلم، اکران کند و البته این اقدام با مجوز ریاست دانشگاه تهران صورت گرفته است.



پرهزینه ترین فیلم جشنواره فیلم فجر سال 87 یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم و در سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با مدیریت مشترک دو نهاد اصلی مدیریت هنر در حالی تنها در همان جشنواره اکران شد که کارگردانش در مصاحبه با بولتن جشنواره می‌گوید: «نمی خواستم فیلم ضد انقلابی بسازم»!

https://fbcdn-sphotos-a.akamaihd.net/hphotos-ak-ash3/577505_449772798369910_170412096305983_1923224_2017907590_n.jpg«زادبوم» یک فیلم نمادین است؛ از آن دست فیلم هایی است که برای توضیح آن باید گفت که منظور از فلان چیز این است و منظور از بهمان چیز، آن است و حملات مستقیمی به جریان ارزشی دارد.

جالب اینکه این فیلم در حالی با چراغ سبز فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران اکران می شود که چندی پیش دانشجویان با مشکل مجوز اکران فیلم ضدفتنه "قلاده های طلا" در دانشگاه تهران مواجه بودند تا جائی که فرهاد رهبر در خصوص مخالفت با اکران فیلم «قلاده‌های طلا» در دانشگاه تهران گفت: مگر دانشگاه سینما است که اجازه اکران فیلم را من صادر کنم، بلکه فرآیندی دارد که باید مسئولان امر در مورد آن تصمیم گیری می‌کنند و به من ارتباطی ندارد.

"زادبوم" خلاصه حرفش این است که سیاستمدار ایرانی خوب، سیاستمدار پشیمان است؛ یک رجل سیاسی پس از پشیمانی از انقلابی گری که در نهایت به قدرت طلبی ختم شد با همکاری همان افرادی که به دلیل کارهایش از کشور گریخته بودند مهاجران زمینه را برای بازگشت ایرانیانی که 30سال پیش از کشور فرار کردند فراهم می کند.

البته این پیام را در قالب روایت نمادین لاک پشت ها ارائه نموده است؛ جانورانی که پس از 30سال، مجدداً به همان محلی که در آن متولد شده اند برمی گردند.

در یکی از صحنه های فیلم در حالی که با عدم بیرون آمدن لاک پشت ها از تخم مواجه اند یکی از بازیگران می گوید علت این است که زمین سرد است و باید برای فراهم آوردن شرایط بازگشت لاک پشت ها زمین را گرم کرد تا جائیکه با سوزاندن اموال دولتی قصد دارند زمین را برای بازگشت لاک پشت ها گرم کنند و جالب اینکه همه ی این زمینه سازی درست یک سال قبل از آشوب های فتنه 88 صورت گرفته است.

در یکی از صحنه های فیلم «زادبوم» گروهی از جوانان که ظاهری اصولگرایانه هم دارند، از دیوار ستاد تبلیغات انتخاباتی یکی از کاندیداهای انتخابات بالا می روند و در حالی که شعار «حقیقت برو گم شو» (حقیقت نام کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری است) را می دهند، دم و دستگاه آن محل را به هم می ریزند و شاید در کمتر فیلمی در سینمای ایران، تا این حد اغراق آمیز و شعاری به یک جریان خاص سیاسی حمله می شود.

جوان امروز ایرانی از نگاه فیلم یا عشرت طلب عاشق دوبی است یا نابغه فراری از جمهوری اسلامی و پناهنده به غرب و یا حزب الهی احمق! که در حالی که در باز است اصرار دارد از دیوار وارد شود و لاینقطع شعار بدهد؛ آن هم چه شعاری! برای شیرفهم کردن مخاطبان که این جوانهای ریشو چه موجوداتی هستند فارابی و حوزه هنری چندصدمیلیون داده اند تا فریاد “ حقیقت برو گمشو! “ یک مشت جوان ریشوی احساساتی افراطی شعاری! را در اثر ملی جشنواره هفتم ثبت هنری بنمایند.

در فیلم «زادبوم» به کارگردانی ابوالحسن داوودی، یک سیاستمدار ایرانی به تصویر کشیده شده است که سابقه انقلابی گری هم دارد و طبق عکس هایی که به در و دیوار منزلشان است و همچنین فلاش بک های فیلم به گذشته، در جبهه هم حضور داشته است. اما فیلم به شکلی غلوآمیز، سابقه این آدم را سیاه و منفی جلوه می دهد. او حتی حاضر نشد پس از فوت مادرش در مراسم ترحیم او در اروپا شرکت کند. چون از به خطرافتادن پست و مقامش نگران بود. در طول 30 سال حتی یک سر هم به پدر پیرش که در خارج از کشور پناهنده است نزده است. پسرش را به زور به راه خودش وادار کرده بود و آن قدر بد با او برخورد کرده بود، که بیچاره کاملاً از خط پدرش خارج شده بود. حتی دخترش را هم بنابر مصالح سیاسی به ازدواج یک پسر منحرف درآورده بود. آیا تجمیع این همه بدی در یک فرد، که از قضا مسلمان و کارگزار جمهوری اسلامی هم هست، منطقی است؟ این با کدام سبک یا ساختاری قابل توجیه است؟

«زادبوم» در مقابل، یک سرهنگ رژیم پهلوی را انسانی در نهایت پاکی، مهمان نوازی و بدون هیچ گونه اشتباه و خطا نمایش می دهد.
...

حضور مدیران در برپایی نماز جماعت ضروری است

    نظر

 قائم مقام ستاد اقامه نماز استان فارس گفت: حضور مدیران و مسئولان دستگاه‌های اجرایی در برپایی اقامه نماز جماعت ضروری است.

خبرگزاری فارس: حضور مدیران در برپایی نماز جماعت ضروری است

 

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، حجت‌الاسلام علی سقاچی بعد از ظهر امروز در نخستین اجلاس هماهنگی رابطان اقامه نماز دستگاه‌های اجرایی فارس اظهار داشت: با نهادینه‌کردن برپایی نماز در اداره‌ها و دیگر اماکن و فضاهای آموزشی شاهد ترویج دین‌باوری، خداترسی و تواضع در برابر والدین و ارباب رجوع می‌شویم.

سقاچی خاطرنشان کرد: برپایی نماز، انسان را به جایی می‌رساند که در برابر ناهنجاری‌های اجتماعی و ترویج فرهنگ غرب مقاوم و نفوذناپدیر می‌شود.

وی با اشاره به اینکه استان فارس نسبت به سایر استان‌های مطرح کشور در برپایی نماز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار نیست، گفت: در بعضی از اداره‌ها و دستگاه‌های دولتی شاهد حضور کمرنگ مدیران در نمازهای جماعت هستیم که باعث کاهش نمازگزاران در اداره‌ها شده است.

قائم مقام ستاد اقامه نماز فارس تصریح کرد: مهم‌ترین وظیفه ستاد اقامه نماز تشکیل منظم و موثر جلسه‌ها، پخش اذان و نظارت بر فضا و مکان برگزاری نمازخانه‌ها و شرکت در جلسه‌های عمومی و خصوصی به طور مستمر است.

سقاچی بیان داشت: نخستین وظیفه حاکمان دینی و مسئولان اجرایی برپایی اقامه نماز در تمام نهادها، ارگان‌ها و فضاهای آموزشی و دانشگاهی است.

وی اضافه کرد: با تلاش‌های انجام شده از سوی ستاد اقامه نماز، فارس در بخش ارسال مقاله، چاپ کتاب نماز و آموزش پرستاران با مبانی دینی و عقیدتی و 11 هزار و 364 موذن، رتبه نخست کشوری را به خود اختصاص داده است.

قائم مقام ستاد اقامه نماز این استان اظهار داشت: ستاد هماهنگی اقامه نماز 92 رابط دارد که هر سه ماه یک‌بار این ستاد فعالیت‌هایی که در مورد نحوه بازسازی و مرمت نمازخانه‌ها انجام می‌شود را مورد بررسی قرار می‌دهد.

سقاچی تصریح کرد: بر اساس شاخص‌های تعیین شده از سوی دفتر مرکزی ستاد اقامه نماز 15 اداره و سازمان اجرایی فارس در امر نماز به ترتیب حائز رتبه‌های اول تا پانزدهم شدند.

وی بیان داشت: اداره‌کل آموزش و پرورش، اوقاف و امور خیریه، بهزیستی، راه و ترابری، شهرداری مرکزی، تبلیغات اسلامی، تامین اجتماعی، زندان‌ها، فرودگاه، میراث فرهنگی، هلال احمر، بنیاد مسکن، کمیته امداد امام خمینی، دادگستری و صدا و سیمای این استان به ترتیب رتبه‌های نخست تا پانزدهم را کسب کردند.

باز هم دو کلام حرف حساب نویسنده:

چرا صدا و سیما در رتبه آخر قرار دارد؟ آخه چرا صدا و سیما باید رتبه ای پایین تر از دادگستری داشته باشه؟دست مدیران صدا و سیما (بزرگترین مرکز هدایت فکری از دیدگاه رهبری ) درد نکنه با تلاش های شبانه روزی شون.