کرسی هایی که خالی مانـــد
رهبر بزرگوار انقلاب ازحدود 10سال پیش به ضرورت آزاداندیشی و تشکیل فضای نقد و نظریه پردازی در کشور تاکید کردند و خصوصا پس از فتنه سال 88 ، ایجاد کرسی های آزاد اندیشی و نیز کرسی های نقد و نظریه پردازی را راه بصیرت افزایی در جامعه و جلوگیری از بروز فتنه دانستند و حتی جنبش دانشجویی را به خاطر عدم جدی گرفتن این موضوع مورد مواخذه قرار دادند.
رکود جریان جنبش دانشجویی در فضای پس از اتفاقات سال 88 اما همچنان ادامه یافت؛ تا جایی که رهبر معظم انقلاب در سفر به استان کرمانشاه تاکید نمودند کرسیهای آزاد اندیشی را که صد بار تاکید کردم راه بیاندازید.
از آن زمان حدود هفت ماه می گذرد، بررسی وضعیت برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی خصوصا در یک سال اخیر توسط تشکل های دانشجویی که مخاطبین اصلی این مطالبه رهبری بودند، بهتر میتواند مسیر جنبش دانشجویی را با نگاهی به عملکرد گذشته روشن سازد.
در راستای همین دغدغه با تعدادی از فعالین فرهنگی و مسئولین تشکلهای دانشجویی کشور تماس گرفته شد و متن زیر گزارشی است از این گفت و گو ها و بیان مشکلات عمده برگزاری آن ها:
ظروفی کم عمق
در دانشگاه هایی که تا اکنون کرسیهای آزاد اندیشی برگزار نمودهاند چنین مشکلی را میتوان مشاهده کرد که اکثرا منجر به دلسردی نیروهای تشکلها و برگزار کنندگان کرسی آزاداندیشی میگردد.
مشکل اینجاست که وقتی موضوعی برای اظهار نظر در میان نهاده می شود، ظرف اطلاعات دانشجویان درباب موضوع مذکور بسیار کم عمق است. این اتفاق هرچند در دانشگاه های علوم پزشکی یا صنعتی که کمتر با مباحث معرفتی در درس هایشان سروکار دارند مشاهده میشود اما در دانشکدههای علوم انسانی هم وضعیت چندان بهتری مشاهده نمیشود. چه آن که مباحث ارائه شده از سوی دانشجویان رشته های انسانی نیز ترجمه هایی است از اندیشههای سکولاریزه شده کتب درسی؛ تاثیر متقابل ارائه اندیشه های ناکارامد و کم عمق که اغلب از مطالعه های سایتی و روزنامه ای سطحی دانشجویان ناشی می شود آن است که موضوعات انتخاب شده برای کرسی ها از طرف تشکلها نیز به موضوعاتی روزمره و کم بازده نظیر تفکیک جنسیتی یا گشت ارشاد تبدیل می شود. علل کم شدن عمق افکار دانشجویان و سطحی شدن تفکرات خصوصا در چند سال اخیر به علل جامعه شناسی بر می گردد که تحلیل آن بحثی مجزا می طلبد
هنوز نمی دانیم کرسی یعنی چه!
برخی از تشکل های دانشجویی دلیل عدم برگزاری کرسی ها را عدم ادراک درست از مفهوم کرسی آزاد اندیشی ارایه شده توسط رهبر انقلاب می دانند. غرق شدن در مباحث تئوریک مثل تفاوت کرسی آزاد اندیشی و نظریه پردازی یا روش برگزاری کرسی ها سبب شده تشکل های دانشجویی از اصل برگزاری کرسی تا معین شدن این مباحث بازبمانند.
این تفکر غلطی ست که متوقع باشیم تمام راهبردها و تجارب کرسی آزاد اندیشی از جایی از بیرون به آن ها منتقل شود. خواسته رهبری از دانشجویان نیز همین بوده است که متوقف به مباحث تئوریک نمانند. تشکل ها تنها زمانی میتوانند به اصول و مفاهیمی در این حوزه دست یابند که با برگزاری چندین کرسی متفاوت با موضوعات و شیوه های متفاوت اجرا، تجربیات بومی خود را در قالب شیوه نامهها و آیین نامه هایی مدون بسازند. حال آن که متاسفانه هنوز اکثر دفاتر دانشگاهی تشکل ها این امر را درک نکرده اند.
باید نازشان را هم بخری!
یکی دیگر از عمده مشکلات تشکلها در برگزاری کرسیها عدم حضور نمایندگان تفکر مخالف برای اظهار نظر و نظریه پردازی است؛ برخی نام این حرکت را قهر سیاسی برخی افراد پس از وقایع انتخابات88 میدانند. اما هرچند شاید این نقاب توجیه خوبی برای عدم حضور افرادی باشد که هم اکنون روشنفکران و نمایندگان اصلی فکری آنان نیز به بن بست رسیده اند، اما توجیه مناسبی برای عدم برگزاری کرسی نیست.
تشکلها موظف نیستند در جنگ بین اصلاحات و اصولگرایی باقی بمانند که محتاج نمایندگان تفکر این دو طیف باشند؛ کما این که فضای سیاسی کشور نیز در انتخابات اخیر مجلس نشان داد چنین رقابتی تقریبا مضمحل گردیده است. انتخاب موضوعاتی چالش زا و نوین در مفاهیم انقلاب اسلامی نظیر مسایل فرهنگی نظیر سینما یا اقتصاد انقلابی یا فضای مجازی که علاوه بر چالش زا بودن حتی در منتسبین به یک طیف محل اختلاف است، می تواند راهکاری مناسب برای سرد و یک سویه شدن کرسی ها باشد.
حراست های ترسناک !
حضور جدی نیرو های حراست در برخی دانشگاهها و یادداشت نام اظهارنظرکنندگان در کرسی خود به یک مانع جدی برای حضور سلایق گوناگون در کرسی آزاد اندیشی برخی دانشگاه ها و دانشکده ها تبدیل شده است. حضوری فاقد توجیه که نیازی به توضیح ندارد...
قرار نیست پیروز شویم!
تفکر ناصواب برخی دوستان دانشجو مبنی بر این که این کرسیها نظیر جبهه ایست که هرگونه شده است، ما باید پیروز این جبهه باشیم سبب می شود هر از گاهی هم که شاهد تفکرات منتقدانه یامخالف در این برنامه ها هستیم، با سرکوب و اتهاماتی مواجه میشود که همین تلاش برای تحمیل نظر سبب می شود کرسی های آزاد اندیشی گاهأ به کرسی های توجیه گری بدل می گردند، و این خلاف تعریف و مطالبه رهبرى از گفتمان آزاد اندیشی است.
آیین نامه های محدودگر
آیین نامه هاى ابلاغی که هر از گاهی از چپ و راست وزارت علوم ساطع میشود به یکی از عوامل محدود کننده برگزاری کرسیها در دانشگاه تبدیل شده است، دولتی کردن کرسیها و دخالت دادن مسئولین برای تصمیم سازی در این زمینه اشتباهی است که رهبری خود به آن اشاره نموده و به دانشجویان تاکید کردند خود متولی برگزاری کرسی ها باشید.
لازم است تشکل ها خود گوی و میدان را به دست گرفته و با حفظ استقلال و عدم ورود تفکرات سلیقه ای کرسی های آزاد اندیشی را هر چه زودتر و با کیفیت بهتر در دانشگاهها برگزار نمایند.